قید ( adverb )
• (1) تعریف: moreover.
• مشابه: in the bargain, into the bargain, moreover
• مشابه: in the bargain, into the bargain, moreover
- It's an interesting job, and the pay is really good besides.
[ترجمه سهیل حسن زاده] این کار جالب است و پرداخت به موقع حقوق واقعاً خوب است|
[ترجمه محمد م] این یک کار جالب است و بعلاوه حقوق پرداختی آن نیز واقعاً خوب است|
[ترجمه مهناز مهرابی] این کار جالبه و پرداخت اون خوبه|
[ترجمه حسین رضایی] این یک کار جالب هست و در کنار این پرداخت حقوق در آن واقعا خوب است.|
[ترجمه گوگل] کار جالبی است و حقوق هم واقعاً خوب است[ترجمه ترگمان] کار جالبی است و حقوقش هم واقعا خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- We won't have time to go swimming; besides, it's too cold.
[ترجمه 😁] ما زمان برای رفتن به شنا نداریم بعلاوه خیلی سرد است|
[ترجمه فیض] ما زمان کافی برای شنا کردن نخواهیم داشت و در ضمن، هوا بیش از اندازه سرد است.|
[ترجمه ح ش] ما زمان برای رفتن به شنا نداریم، گذشته از این خیلی سرد است.|
[ترجمه Kiki] ما زمان کافی برای شنا کردن نخواهیم داشت و هوا بسیار سرد است|
[ترجمه 🤪👻😝😄Atena] وقت رفتن به شنا نخواهیم داشت. علاوه بر این ، خیلی سرد است.|
[ترجمه Pouya] ما وقت برای شنا نخواهیم داشت|
[ترجمه Pouya] ما وقت برای شنا نخواهیم داشت؛ بعدشم ( گذشته از این ) هوا خیلی سرده.|
[ترجمه :)] ما زمانی برای به شنا رفتن نخواهیم داشت بعلاوه ، خیلی سرد است|
[ترجمه مهناز مهرابی] ما وقت شنا کردن رو نداریم بعدشم هوا خیلی سرده🥶|
[ترجمه D] ما وقتی برای شنا کردن نداریم بعلاوه آب استخر خیلی سرد است، 🥶|
[ترجمه a.r] ما زمانی برای به شنا رفتن نخواهیم داشت، علاوه بر این هوا بسیار سرد است.|
[ترجمه گوگل] ما زمانی برای شنا کردن نداریم علاوه بر این، هوا خیلی سرد است[ترجمه ترگمان] ما وقت نداریم که به شنا برویم، از این گذشته، هوا خیلی سرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: else; otherwise.
- I have a small cottage and little besides.
[ترجمه مهناز مهرابی] من یک کلبه کوچک دارم و تازه به آن رفتم🏕️|
[ترجمه گوگل] من یک کلبه کوچک دارم و علاوه بر آن کمی[ترجمه ترگمان] من یک کلبه کوچک و تازه دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
حرف اضافه ( preposition )
• (1) تعریف: in addition to.
• مشابه: not to mention
• مشابه: not to mention
- What languages do you speak besides English?
[ترجمه 😊] چه نوع زبان دیگری بجز انگدیسی می توانید صحبت کنید ؟|
[ترجمه 🥑🥑] به جز انگلیسی به چه زبان هایی میتوانید صحبت کنید؟|
[ترجمه BTS∞ARMY] چه زبان دیگری به جز انگلیسی میتوانید حرف بزنید؟|
[ترجمه مهناز مهرابی] چه زباهایی بجز انگلیسی بلدی؟|
[ترجمه گوگل] به جز انگلیسی به چه زبان هایی صحبت می کنید؟[ترجمه ترگمان] زبان انگلیسی به زبان انگلیسی حرف می زنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: except for; other than.
• مشابه: except, outside of, short of
• مشابه: except, outside of, short of
- Besides the first question, the whole test was fairly easy.
[ترجمه ❤A❤] بجز سوال اول تمام آزمون آسان بود|
[ترجمه 🥑🥑] به غیر از سوال اول، بقیه سوالات اسان بود|
[ترجمه گوگل] علاوه بر سوال اول، کل آزمون نسبتا آسان بود[ترجمه ترگمان] در ضمن سوال اول، آزمایش کاملا آسان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید