فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: arises, arising, arisen, arose
حالات: arises, arising, arisen, arose
• (1) تعریف: to come into view or existence; emerge.
• مترادف: appear, come up, crop up, originate, show up
• مشابه: dawn, emerge, form, offer, spring up
• مترادف: appear, come up, crop up, originate, show up
• مشابه: dawn, emerge, form, offer, spring up
- Several unexpected topics arose during the discussion.
[ترجمه گوگل] در طول بحث چندین موضوع غیرمنتظره مطرح شد
[ترجمه ترگمان] در طول این بحث چندین موضوع غیرمنتظره مطرح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] در طول این بحث چندین موضوع غیرمنتظره مطرح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- This question arises at every meeting, but we never seem to come to any agreement on the answer.
[ترجمه جانان] این سوال در هر جلسه مطرح میشه اما بنظر میرسه ما هرگز درمورد جوابش به توافق نرسیم|
[ترجمه گوگل] این سوال در هر جلسه مطرح می شود، اما به نظر می رسد که ما هرگز در مورد پاسخ به توافق نرسیده ایم[ترجمه ترگمان] این سوال در هر جلسه مطرح می شود، اما به نظر نمی رسد که ما به هیچ توافقی بر روی پاسخ برسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Difficulties will inevitably arise despite all of our precautions.
[ترجمه گوگل] با وجود تمام اقدامات احتیاطی ما، ناگزیر مشکلاتی به وجود خواهند آمد
[ترجمه ترگمان] علی رغم همه اقدامات احتیاطی ما، مشکلات به طور اجتناب ناپذیری بوجود خواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] علی رغم همه اقدامات احتیاطی ما، مشکلات به طور اجتناب ناپذیری بوجود خواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- During the night, there arose a serious and unforeseen problem that had to be dealt with immediately.
[ترجمه گوگل] در طول شب، یک مشکل جدی و پیش بینی نشده به وجود آمد که باید فوراً با آن برخورد می شد
[ترجمه ترگمان] در طول شب، یک مشکل جدی و پیش بینی نشده رخ داد که باید بلافاصله حل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] در طول شب، یک مشکل جدی و پیش بینی نشده رخ داد که باید بلافاصله حل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to move upward.
• مترادف: ascend, climb, mount, rise
• مشابه: go up, lift, scale, soar, tower
• مترادف: ascend, climb, mount, rise
• مشابه: go up, lift, scale, soar, tower
- Steam arose from the boiling water.
[ترجمه عارفی پور] بخار، ناشی از جوشیدن آب است|
[ترجمه جانان] بخار، از جوشیدن آب به وجود می آید|
[ترجمه گوگل] بخار از آب جوش به وجود آمد[ترجمه ترگمان] از آب جوش بخار برمی خاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: to result or issue (often fol. by "from").
• مترادف: ensue, occur, proceed, result, stem
• مشابه: derive, devise, emanate, emerge, happen, originate, rise, spring, start
• مترادف: ensue, occur, proceed, result, stem
• مشابه: derive, devise, emanate, emerge, happen, originate, rise, spring, start
- The problem arose from their lack of attention to what they were doing.
[ترجمه جانان] مشکل از عدم توجه اونها به کاری داشتند انجام میدادند بوجود اومد|
[ترجمه گوگل] مشکل از عدم توجه آنها به کاری که انجام می دادند ناشی شد[ترجمه ترگمان] این مشکل از عدم توجه آن ها به آنچه که انجام می دادند سرچشمه می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: to get up, as from sitting or sleep.
• مترادف: get up, rise
• متضاد: recline
• مشابه: awake, stand, wake up
• مترادف: get up, rise
• متضاد: recline
• مشابه: awake, stand, wake up
- He never arises before ten o'clock on Saturdays.
[ترجمه Sara] او هیچ وقت شنبه هاقبل از ساعت ۱۰ نمی آید|
[ترجمه iahmadrezam] او شنبه ها هرگز قبل از ساعت ده بیدار نمیشه.|
[ترجمه گوگل] او هرگز قبل از ساعت ده شنبه ها بیدار نمی شود[ترجمه ترگمان] او هرگز تا ساعت ده شنبه پیش نمی آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید