الانشم/الانم
در حالت عادی
به این زودی ، هیچی نشده
جاری ، فعلی
I bought a new washing machine, and it is leaking already
"هنوز هیچی نشده" داره چکه میکنه
"هنوز به جایی نرسیده" داره چکه میکنه
نقداً ( قابل فروش )
already marketable
پیش از اینکه ، تاکنون ، تابه حال ، قبلا
تا آن موقع
۱. قبلا
۲. دیگه
۳. به این زودی
۴. همین الانش
۵. تا همین الانش
۶. در حال حاضر
از نظر مفهومی در واقع در دو حالت استفاده میشه:
۱. وقتی اتفاقی قبل از زمان حال افتاده باشد.
۲. وقتی اتفاقی زودتر از موعد انتظار افتاده باشد.
در همین حال نیز
مثلا
understand already
بفهم دیگه!
به همین زودی
همینطوریش
همین الانشم
در کل
قبلا ، پیش از اینکه ، تا کنون ، تا حالا
اخیراً
با تشکر و قدردانی از کابر گرامی میثم علیزاده لشکانی و در تایید و توضیح ایشان:
Already از قبل【 شروع شده و آثارش تا حال ادامه دارد]
Before قبلا [انجام شده و به پایان رسیده است]
. . . .
I don't think the snow will lie on the street for very long. it's already
... [مشاهده متن کامل]
starting to melt.
فکر نکنم این برف بموند ( به این صورت ) روی سطح خیابان برای مدت طولانی. از قبل شروع کرده به آب شدن - [و تا الان هم این آب شدن ادامه دارد]
significant tips:"قبلا" هایی که در جملاتی مثل جملات زیر به کار میبرید را به already نمیتونید به کار ببرید، چون "قبلا" already به" قبلا هایی اشاره میکنه که:
- نمیتوانند همزمان هم در زمان حال و هم در زمان گذشته تاثیر بگذارند ( برای درک به مثال های زیر توجه کنید )
... [مشاهده متن کامل]
- یا قبلاهای چند لحظه پیش هستند
The practice of commission is to refuse complaints that are currently another body
رویه کمیسیون امتناع از شکایاتی است که در حال حاضر در ارگان دیگری مطرحه/هست.
The practice of commission is to refuse complaints that have already been raised another body
رویه کمیسیون امتناع از شکایاتی است که پیش از این در نهاد دیگری مطرح شده است.
Process for their appearance in court has already been issued
روندی برای حضورشان در دادگاه پیش از این صادر شده/صادر شده است.
She spent half an hour browsing through the chapter he had already read
او نیم ساعت وقت صرف کرد/گذاشت تا نگاهی بندازه به اون فصلی که پیش از این خونده بود.
browsing اشاره میکنه به خوندنی که جسته و گریخته است و صرفا جهت یادآوری است نه یادگیری اساسی.
Tip: بعد از browsing، باید through را به کار برد تا نشون داد "از میان یا سرتاسر چه فصلی" مورد مطالعه قرار گرفته.
"قبلا" های زیر با already نمیان.
I used to live in a village
قبلا تو روستا زندگی میکردم ( یعنی میگه دیگه زندگی نمیکنه تو روستا )
We used to play together when we were kids, but not now
قبلا با هم بازی میکردیم، بچه که بودیم ولی حالا نه
I used to be a truck driver, but not now
قبلا راننده کامیون بودم ولی حالا نه
I used to ride horses but I can't anymore ( I used to go horse riding )
قبلا میرفتتم اسب سواری اما دیگه نمیتونم ( منظورش اینه که دیگه اسب سواری نمیکنه )
What you need to know before moving into a tiny house
آنچه بایدبدانید قبل از نقل مکان به یک خونه کوچولو
You should wash your hands before meals
باید دستاتون را بشویید قبل از غذا
I have been there before
قبلا آنجا رفته ام ( حالا اینجام و دارم تعریف میکنم و اونجا نیستم دیگه )
I think I've seen you before
فکر کنم من تو را قبلا دیده ام
Turn left before the bank
قبل از بانک بپیچ به چپ
Would you drink tea? No, thanks, I have already had one
Tip: از فعل have میشه هم برای خوردن نوشیدنی و هم برای خوردن صبحانه، ناهار و شام و . . . استفاده کرد.
یک نظری که برای خود من هم جالب بود، براتون آوردم اینجا.
از Sunlower:
Out already
دِ برو بیرون دیگه!
!Just stop already
بس کن دیگه!
اصلاح:
Is the water boiled already? ( the water boiled so soon/very quickly. )
به این زودی آب جوش اومد؟ ( آب جوش اومد خیلی زود )
- همین الان، نه دقیقا همین الان که صحبت میشه، منظور پیش از این/قبلا
( با این معنی در ساختارهای زمانی حال کامل و گذشته کامل به کار میره )
- به این زودی ( در انتهای جملات سوالی میاد )
- همین الانشم/ تا همین الانشم
... [مشاهده متن کامل]
- برا حالا ( دیگه، نه آن دیگه که احتمالش بیشتره و ممکنه دائمی باشه )
او اونقدری متواضع بود که عذرخواهی کند
He had enough modest to apologize
او اونقدری فروتن بود که عذر خواهی کند
He had enough humble to apologize
او اونقدری تواضع/فروتنی داشت که عذرخواهی کند
He had enough humility/modesty to apologize
Come have dinner, thanks. I have already eaten
بیا شام بخور، ممنون. من همین چند لحظه پیش خوردم.
I've already told you not to do this
من بهت گفته بودم این کار را نکن ( یعنی قبلا بهت گقته بودم این کار را نکن )
She is so choosy that she has already turned down five suitors
او آن قدر مشکل پسند است که تاهمین الانشم پنج خواستگار را رد کرده است/قبول نکرده
?Is it noon already
به این زودی ظهر شد؟
?Are you back already
به این زودی برگشتی؟
Is the water boiled already? ( the water boiled so soon/very quickly. )
( خیلی زود آب جوش اومد ) به این زودی ظهر شد؟
He had already gone, when I arrived there
He had already left when I got there
او رفته بود وقتی من رسیدم اونجا ( قبل از من رفته بود )
when I reached the station, the train had already left
وقتی به ایستگاه رسیدم، قطار حرکت کرده بود ( قبل از من رفته بود )
I have headache already
همین الانشم سرم درد میکنه
Children, that's enough already
بچه ها بسه برا حالا ( بچه ها بسه دیگه )
Tips: این دیگه ها با Already نمیاد.
"نه دیگه"
"دیگه غذا نمیخورم، دیگه درس نمیخونم، دیگه سیگار نمیکشم، دیگه نمیرم اونجا"
"دیگه چی بگم؟، دیگه کی اومده بود/دیگه کیا اومده بودند؟، دیگه چی میخوای؟، من رفتم یک جا دیگه، من کس دیگه ای را نمیشناسم"
"با یک تلفن دیگه زنگ بزن، ما با یک اتوبوس دیگه اومدیم، اونا یک مهندس دیگه استخدام کرده اند"
"او دیگه اینجا کار نمیکنه، این ساختمون دیگه استفاده نمیشه، من دیگه گرسنه نیستم"
Not any longer
I don't eat anymore
I don't study anymore
I don't smoke anymore
I don't go there anymore
?What else can I say
?Who else came
?What else do you want
I went somewhere else
I don't know anyone else
Call with another phone
We came with another bus
They have hired another engineer
He no longer works here
This building is no longer used
I'm no longer hungry
Tips: جملاتی مثل : مگه نگفتم نرو آنجا، مگه نگفتم سیگار نکش، مگه نگفتم این کار را نکن" را نمیشه با قید already آورد، چون حالت سوالی دارن.
مگه نگفتم نرو آنجا پس چرا رفتی؟ ( چون مفعول را نمیاریم، say میگیم )
?Didn't I say don't go there, so why did you go
مگه نگفتم بهت این کارو نکن، پس چرا کردی؟
?Didn't I tell you not to do this, so why did you do it
مگه نگفتم بهت سیگار نکش؟
?Didn't I tell you not to smoke
[حقوق]
قبلا مطرح شده ( موضوع در دادگاه ) ، سابقا رسیدگی شده ( به دعوی در دادگاه )
مثال : The practice of Commission is to refuse complaints that are already before another body
رویه کمیسیون امتناع از شکایاتی است که در قبلا مرجع دیگری مطرح شده است
... [مشاهده متن کامل]
مثال : Court cannot entertain matters that are already before another
دادگاه نمی تواند به موضوعاتی رسیدگی کند که سابقا نزد ( مراجع ) دیگر رسیدگی شده است
به معنای:
از قبل ( قبلا )
به این زودی
همین حالاهم
- هم اکنون هم
- همین الان هم.
current ( تاکنون )
هاوند پارسی: ایمه
I've already seen it
من ایمه آن را دیده ام
you are already two days late
تو ایمه دو روز دیری داری
برابر پارسی پیشنهادی:
پیشنون
( معنی: تا پیش از اک نون )
اک: این just
نون: الان now
ریشه شناسی:
Already
All همه
Ready آماده
همان موقع - در همان زمان
در بعضی جملات ممکنه دوباره هم ترجمه بشه
دوستان گرامی، دو تا معنی مهم داره ( معانی مختلفی داره ) :
● همین الان هم
● از قبل ( این با "قبلا" فرق داره دوستان، خیلی جاها مثل همن اما خیلی جاها هم نه، در واقع برای "قبلا" ای که تا همین الانم ادامه داره درسته وگرنه خیر، مثال:
... [مشاهده متن کامل]
1. I have already orderd
از قبل ( قبلا ) سفارش داده، الانم منتظره.
2. I used to live in cottage formerly
قبلا ( نه از قبل ) تو کلبه زندگی میکرده ولی الان نمیکنه
در حالت
Be already doing
برای حالتی استفاده میشه که کاری رو که فکر می کردیم بعدن انجام بشه همین الآن داره انجام میشه.
I'm already doing my homework: همین الآنش هم دارم تکلیفم رو انجام میدم.
اینک
can we go already: میشه دیگه بریم؟ ( تا الآن باید می رفتیم ولی حالا که نرفتیم دیگه الآن بریم )
از قبل
If you know london already
اگر از قبل لندن را می شناسید
already در انتهای جمله برای بیان تاکید یا نشون دادن تعجب به کار میره.
Already? به این زودی
ازقبل، پیش از این، قبلا، فعلا، همین حالا هم
Come on already
بیا دیگه
زود باش دیگه
INFORMAL
NORTH AMERICAN
used after a word or phrase to express impatience
بعد از کلمه یا اصطلاحی به کار میرود - استفاده میشود برای بیان بی حوصلگی، بی صبری، بی طاقتی.
Out already
دِ برو بیرون دیگه!
Just stop already!
بس کن دیگه! ( حوصلم رو سر بردی )
قبلا، پیش از این
He loved his wife dearly
می تواند در present perfect استفاده شود و معنی Sooner than expected بدهد.
به همون زودی
تا کنون
●تاکنون, قبل این
● همین تازه، همین الانه
Would you drink tea?
No, thanks, i already have one.
● همین الانشم
Hurry up, we're already late.
●هنو هیچی نشده
Have you eaten all that food already?
At an ealier time
Soon
اگر میخواهد این لغت رو معادل فارسی کنید خیلی دقت کنید چون معانی متفاوتی دارد
۱ در زمان حال کامل و زمان های گذشته درجملات سوالی اگر قبل از فعل بیاید دوتا معنی معادل میتوان در نظر گرفت “قبلا” و “از قبل”
۲در زمان حال کامل و زمان های گذشته در جملات سوالی اگر اخر جمله بیاید معنی “به این زودی”میدهد
۳در زمان حال ساده اگر قبل از قید مکان بیاید معنی “از قبل”میدهد
۴ در زمان حال ساده و حال استمراری در جملات سوالی معنی
“از ( همین ) الان میدهد و لحن تعجبی است 😳
5در زمان حال ساده اگر مربوط به ساعت باشد معنی “به این زودی”میدهد و باز هم لحن تعجبی است 😳 ویا “تا همین جاش”
6در زمان حال ساده در جملات امری دو معنی میدهد
“تا همین جاش”و از ( همین ) الان “و لحن طوری است که از انجام دادن یا ندادن یک کاری توسط شخصی دیگر صبرتون رو از دست دادید😡
مثال )
1 enough already!I heard you the first time
2 just ask him already
امیداوریم دیگه روی معادل فارسی این لغت سر درگرم نشید 🙂❤️
همان دم
اینک
دیگر
همینگونه نیز
You are already perfect.
تو همینگونه نیز کاملی.
پیشاپیش
از قبل
همین طوری هم
تا همین حالا هم
تا همان زمان هم
همین حالا هم
همین الآن هم
همین الانشم / دیگه
در حال حاضر
دو تا معنی اصلی دارد. "قبلا" و "بالاخره" که البته معنی اول کاربرد بیشتری داشته و معنی دوم در گفتگوهای روزانه به کار می رود. مثلا "بالاخره اومدی؟"
( At an earlier time ( soon
already اگر در جملات حال کامل بکار روند به معنی before you expected است. یعنی قبل از اینکه شما انتظار داشته باشید.
مثال: What time is he coming?
او چه ساعتی می رسد؟
he has already arrived. او رسیده است. ( قبل از اینکه انتظارشو داشته باشی )
... [مشاهده متن کامل]
مثال
she has already gone to bed.
او به رختخواب رفته است. ( قبل از اینکه من انتظارشو داشته باشم )
before now
به نظر من "تازه" بهترین معنی برای این لغت هست. چند مثال آورده شده در بالا رو با این روش ترجمه میکنم مقایسه کنید
I don't feel like watching that movie because I've already seen it. حس تماشای این فیلم را ندارم زیرا آن را قبلا= تازه دیده ام. تازه در اینجا از لحاظ زمانی هست نه نو بودن یک کالا
... [مشاهده متن کامل]
By the time I reached the station, the train had already left.
قطار تازه رفته بود.
همین الان
آن موقع، آن زمان، آن هنگام، اینک، هم اینک
در حالت کنونی
پیشاپیش
we got there at ten but Martin had already left
ما ساعت ده اونجا رسیدیم ولی مارتین قبلا رسیده بود
before. . . .
به نظر من
already= before new
همین الانشم
پیشتر ، زودتر ، قبل تر
تاحالا
before = already برای اینکه - همچنان
تا الان ، تاکنون
سریع . اماده شدن
It is alreday made
At an ealier time
We use already to emphasise that something was completed before something else happened. It is often used with the present perfect or past
دیگر
دیگه ( محاوره )
- اگر فعل جمله زمان حال کامل باشه به معنی : قبلاً :
I have already seen that film.
من آن فیلم را قبلاً دیده ام.
- اگر فعل جمله زمان حال ساده باشه به معنی : هنوز هیچی نشده! :
Ali already drives a car.
هنوز هیچی نشده علی رانندگی می کنه.
تا اونوقت
مثلا : He will alreday have eaten when his freinds arrive.
قبلا
در حال حاضر
they are already healthy = آنها در حال حاضر سالم هستند.
هنوز
Before
بهترین معادل فارسیش همون قبلا.
که بعد از have. Has. Had. میاد
از الانِش
در ساختار subject have\has already pp . . . . . 0 استفاده میکنیم برای گفتن اینکه خودمان یا فرد یا افراد دیگری قبلا کاری را انجام داده اند یعنی در گذشته , و در اینجاalready را ( قبلا ) معنا می کنیم , و
... [مشاهده متن کامل] لی در جاهای دیگر already در اخر جمله می اید و به معنای ( در حال حاضر ) می باشد مثال : . they have already read the book و. He has already worked at the factory
قبلا" مثال: she has already graduated
در بعضی مواقع و جمله ها معنی همانا هم میدهد.
باید کلمات را به صورت جداگانعه ای درک کرد با حفظ ترجمه کلمات نمیتوان منظور فرد یا جمله را فهمید بلکه بسیار راحتتر و محتملترین معانی رو باید در جمله به کار برد یا معنی کرد.
تا حال. تا کنون
he has already drunk the juice
دیگر، دیگه، به این زودی، هنوز هیچی نشده، تا حالا، فعلا، قبلا، ( بسته به نوع جمله برای ترجمه به فارسی )
We use already to say that something happened sooner than expected. چه در گذشته و چه در حال
پیشنون
pišnun
پیش نون ( حالا، در واژه ی اکنون )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٨٦)