حرف اضافه ( preposition )
• (1) تعریف: from one side or end to the other of.
- There is a beautiful arch across the entranceway.
[ترجمه رهرو] قوس زیبایی در آنسوی ورودی است.|
[ترجمه فاطمه عبدی] طاق زیبایی در سرتاسر ورودی است.|
[ترجمه گوگل] طاق زیبایی در سرتاسر ورودی وجود دارد[ترجمه ترگمان] یک قوس زیبا در میان the وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to or on the other side or end of.
- Let's go to the store across the street.
[ترجمه 🐾 مهدی صباغ] بیایید به فروشگاه آن طرف خیابان برویم.|
[ترجمه علی اکبر کریم زاده] بیایید به فروشگاهی که در آن طرف خیابان است برویم.|
[ترجمه گوگل] بیایید به فروشگاه آن طرف خیابان برویم[ترجمه ترگمان] بیایید به مغازه آن طرف خیابان برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: so as to meet or find, esp. by accident.
- I came across him at the races.
[ترجمه :))] در مسابقه به او برخوردم|
[ترجمه محمد شفیعی] من با اومذکر در مسابقات مواجه شدم|
[ترجمه گوگل] در مسابقات با او برخورد کردم[ترجمه ترگمان] در مسابقه با او برخورد کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: so as to pass over at an angle; in or to a crosswise position.
- The straps go across each other in the back.
[ترجمه گوگل] تسمه ها از پشت روی هم می روند
[ترجمه ترگمان] بندها از پشت سر هم رد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بندها از پشت سر هم رد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The numeral seven is written with a line across it by Europeans.
[ترجمه romina] عددهفت در میان اروپایان با استفاده از یک خط نوشته شده است|
[ترجمه 🦥Moonlight] عدد هفت با یک خط متقاطع با آن توسط اروپاییان نوشته شده است|
[ترجمه Chocolate] اروپاییان عدد هفت را با یک خط در وسط آن می نویسند.|
[ترجمه گوگل] عدد هفت را اروپایی ها با یک خط در سراسر آن می نویسند[ترجمه ترگمان] عدد هفت با خطی روی آن نوشته شده توسط اروپایی ها نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
قید ( adverb )
• (1) تعریف: from one side or end to the other.
- He came to a small stream and jumped across.
[ترجمه شان] او به جویبار کوچکی رسید ، و از اینسو به آنسو پرید.|
[ترجمه sdbayern] او به رود کوچکی رسید و به آنطرفش پرید|
[ترجمه گوگل] به نهر کوچکی رسید و از آن طرف پرید[ترجمه ترگمان] به نهر کوچکی رسید و از آن سو جست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: on or to the other side or end.
- She sat across from me at the table.
[ترجمه 🦥Moonlight] او رو به روی من پشت میز نشست|
[ترجمه گوگل] روبروی من پشت میز نشست[ترجمه ترگمان] او کنار من روی میز نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: in a crossed or crosswise manner.
- Hold the first ribbon straight, then put the other one across.
[ترجمه 🦥Moonlight] روبان اول را مستقیم نگه دار سپس روبان دیگر را به صورت ضربدری با آن بگذار|
[ترجمه گوگل] روبان اول را مستقیم نگه دارید، سپس روبان دیگر را در عرض قرار دهید[ترجمه ترگمان] اولین روبان رو صاف نگه دار بعدش اون یکی رو بذار اونور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید