لغت نامه دهخدا با حرف خ - صفحه 170

دیکشنری مترجم بپرس

فهرست واژگان در لغت نامه دهخدا با حرف خ - صفحه 170

خور پرست خور تامیش خور چشم خور خسره خور خورا خور دادن خور زدن خور صلا خور عبدا خور مهر خور نوین خور و پوش خور و خواب خورا خوراب خوراباد خورابلو خورابه خوراجی خوراسان خوراسب خوراسگان خوران خوران خوران خورانات خوراندن خوراننده خورانک خورانی خورانیدن خورانیده خوراهه خوراک خوراک اباد خوراک پز خوراک پزی خوراک دادن خوراکی خورای خوربار خورپرستی خورتاب خورتاب رود خورجان خورجستان خورجهان خورجین خورجینه خورچان خورچه

166 167 168 169 170 171 172 173 174 175

دیکشنری آبادیس

آبادیس از سال 1385 فعالیت خود را در زمینه فن آوری اطلاعات آغاز کرد. نخستین پروژه آبادیس، سایت دیکشنری آبادیس بود. دیکشنری آنلاین آبادیس از ابتدا تاکنون تغییرات بسیاری کرده و ویژگی های مختلفی به آن اضافه شده است. آبادیس افزونه ای کاربردی برای مرورگرهای فایرفاکس و کروم و اپلیکیشن موبایل طراحی کرده است که میتوانید از لینک های بالا دانلود کنید. دیکشنری آبادیس شامل بخش هایی نظیر دیکشنری به زبان های مختلف از جمله انگلیسی، فارسی، عربی و همچنین بیست دیکشنری تخصصی با تلفظ انگلیسی و آمریکایی، ترجمه مخفف و کلمات اختصاری، مترجم آنلاین متن، لغتنامه دهخدا، فرهنگ معین، فرهنگ فارسی عمید، فرهنگ مترادف ها و متضاد ها، معادل فارسی کلمه یا به شیوه درست تر برابر پارسی واژه، فرهنگ سره، عبارات مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دانشنامه عمومی، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ابزارهایی مانند واژه ساز، راهنمای انتخاب اسم و ... می باشد.

حقوق این سامانه وابسته به دیکشنری آبادیس می باشد.
استفاده از نوشتارهای این دیکشنری، با ذکر منبع، آزاد است.

© 2006-2023 abadis.ir