دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ فارسی عمید - صفحه 619
متفرق
متفطن
متفق
متفق الرای
متفق القول
متفق الکلمه
متفقد
متفقه
متفنن
متفکر
متفکرانه
متفکره
متقابل
متقادم
متقارب
متقارع
متقارن
متقاصر
متقاضی
متقاطر
متقاطع
متقاعد
متقال
متقبل
متقدم
متقرب
متقسم
متقلب
متقلد
متقن
متقوم
متقی
متل
متلاحق
متلازم
متلاشی
متلاصق
متلاطم
متلاقی
متلالئ
متلبس
متلذذ
متلف
متلهب
متلهف
متلون
متلون المزاج
متلک
متم
متماثل
615
616
617
618
619
620
621
622
623
624