دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ فارسی عمید با حرف ر - صفحه 11
رستگی
رستم
رستم صولت
رستم وش
رستمانه
رستن
رستنی
رسته
رستهم
رستوران
رستی
رستی خوار
رسخ
رسد
رسدبان
رسل
رسم
رسم الخط
رسمان
رسمی
رسن
رسن باز
رسنده
رسوا
رسوایی
رسوب
رسوخ
رسول
رسوم
رسیتاتیف
رسید
رسیدگی
رسیدن
رسیده
رسیس
رسیل
رش
رشا
رشاد
رشادت
رشاش
رشاشه
رشاقت
رشت
رشتاک
رشتن
رشته
رشته به رشته
رشته فرنگی
رشح
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16