دانشنامه آزاد کاربران با حرف م - صفحه 107

دیکشنری مترجم بپرس

فهرست واژگان در دانشنامه آزاد کاربران با حرف م - صفحه 107

مثل ابی که روی اتش ریزند مثل اتش مثل اتش خواه مثل اتش سرخ مثل اتش واسپند مثل اجل معلق مثل ارد مثل اشتر بر نردبان مثل اضافه شدن مشکلی بر مشکلات دیگر مثل افلاطون مثل افلاطونی مثل الذین مثل اماده شدن مثل اهو مثل اینکه مثل اینکه مال باباش و خوردم مثل ایینه دق مثل بازار شام مثل بختک بجانم افتاده مثل برج زهرمار مثل برف مثل برف و خون مثل برق مثل به دلخواه دیگران رفتار کردن مثل به مافوق خود جواب دادن مثل بید لرزیدن مثل پیراهن عثمان مثل ثمن مثل جان مثل جهنم مثل حلزون کند مثل خر در گل ماندن مثل خرس تیرخورده مثل خرس خوابیدن مثل خرس خوردن مثل دزد بی عرضه مثل دسته جارو مثل دسته گل مثل دسته هاون مثل دم مار مثل دو چیز نامتناسب مثل دوده مرکب مثل دیوار مثل راهب مثل روز روشن مثل ریگ پول خرج کردن مثل سائر مثل سابق مثل ساعت مثل سایر

103 104 105 106 107 108 109 110 111 112