در بروژدر بزرگدر بستردر بستر بیماری بودندر بستگریدر بستن دهاندر بستن دیدهدر بستهدر بسم بودندر بطریدر بلند مدتدر بند اعدامدر بند اوردندر بند داشتندر بند شدندر به در شدندر به در هادر به در و بی خانماندر به دریدر به روی خود بستندر بوته ٔ امتحان گذاشتندر بوته ازمایش قرار دادندر بوته امتحان گذاشتندر بوردر بورس خرید و فروش می شوددر بوق و کرنا کردندر بوندر بیابان لنگه کفش نعمت استدر بیمارستان خدمت می کنددر بیندر پارک بجوییددر پاسخ بهدر پاسخ به پرسش روشنگری چیستدر پاسگاه پلیس رخ داددر پای انداختندر پای اوردندر پای کشاندر پای کشیدندر پایاندر پختن هلیم به کار ایددر پذیردر پذیرفتندر پذیرمدر پر سیمرغ وطن ساختندر پرتودر پرده ماندندر پریدندر پسدر پس چیزیدر پس زانو نشستن