دو برادراندو براندو بلاغدو بلغی خوردندو بلوطاندو بنداردو بنگهدو به دست کسی افتادندو به دست کسی دادندو به شکدو به هم اندازدو به هم اندازیدو به هم زندو به هم زنیدو به هم زنی و فتنه انگیزیدو بورخدو پا داشتن دو پا هم قرض کردندو پا داشتن دو تا هم قرض کردندو پا در یک کفش کردندو پا را در یک کفش کردندو پدالدو پشتهدو پشته سوار شدندو پلیس زبلدو پهلودو پهلو سخن گفتندو پولدو پولیدو پی اکدو پیکیدو تا باشد گوسفند کامل می شوددو تا پشتدو تا دو تادو تا کردن کمردو تاشومدو تایی دخترونهدو ترجمه مهم از دن ارامدو تلفظیدو تومانش خریدمدو تیرگیدو ثلثدو جاندو جانبدو جانبهدو جزئیدو جفتدو جهاندو جهانیدو چالدو چشم بی سو