تا شدهتا صبحتا فاصلهتا فیها خالدونتا فیها خالدون کسی سوختنتا گاو و ماهیتا گلو زیر بار قرض بودنتا گوساله گاو شود دل صاحب اب شودتا گوساله گاو شود دل صاحبش اب شودتا مار راست نشه توی سوراخ نمیرهتا مدتیتا مگرتا می توانیتا نافتا نباشد چوب تر فرمان نبر گاو خرتا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزهاتا نگرید طفل کی نوشدتا نه بس روزگارتا نهال تر است باید راست کردتا همارهتا همیشهتا وارهمتا کچل اراش کنه سور تموم مشهتا کردنتا کردن لباستا کش به کشمش می خورهتا کنونتا کور اسلحه پر کند جنگ تمام شدهتا کیتا کی بازیدتا کی باشهتا یار که را خواهد و میلش به که باشدتا یک دقیقهتائبتائپاتائسیس کردنتائهانتائوئیسمتائودستائور ماتان رواکتائوستائوکهتائیتیتائیدتاءیستائیستاانکهتابتاب اوردنتاب اوری