به خصوصبه خصوص و به ویژهبه خط شدنبه خط کردنبه خطر افتادنبه خطر انداختنبه خفقان افتادنبه خلاف طبعبه خندق بلا سرازیر کردنبه خنس و پنس افتادنبه خنس و فنس افتادنبه خواب اندر اوردنبه خواب رفتنبه خواب فرو رفتبه خواب کسی امدنبه خواری و زاریبه خواست خدابه خواست خودبه خوبیبه خوبی پیش رفتنبه خودبه خود اختصاص دادنبه خود امدنبه خود بالیدنبه خود بر اشفتنبه خود پیچیدنبه خود ضرر رساندنبه خود ضرر زدنبه خود غره شدنبه خود گرفتنبه خود لرزیدنبه خود مغرور بودنبه خود می خواندبه خودت بستگی دارهبه خودت بیا عزیزمبه خودت نگیربه خودی خودبه خورد چیزی دادنبه خورد کسی دادنبه خوشیبه خون تشنه بودنبه خون کسی تشنه بودنبه خونت تشنه امبه خویشتن امدنبه خیر گذشتبه خیز امدنبه داد کسی رسیدنبه دادم برس رفیقبه دار اویختنبه دار مجازات اویختن