بلاش یکم

پیشنهاد کاربران

بَلاش یکم یا وَلَگش یکم ( اشک بیست و دوم ) بیست و دومین شاه ایران از خاندان اشکانی است. او در سال ۵۱ میلادی پس از مرگ پدرش بر تخت شاهی نشست و تا سال ۷۸ میلادی سلطنت کرد. وی در دوران زمامداری خود با مشکلات و نابسامانی های بسیاری مواجه شد. در تاریخ از او به عنوان آخرین شاه بزرگ اشکانی یاد می کنند. پس از وی دولت اشکانی رو به ضعف نهاد و سرانجام به دست ساسانیان ساقط شد.
...
[مشاهده متن کامل]

در سال ۵۱ میلادی بلاش یکم به ارمنستان حمله می کند.
همزمان با روی کار آمدن بلاش یکم، ایران دچار بلایای طبیعی گسترده و بیماری های گوناگون از جمله طاعون و وبا و قحطی ناشی از خشکسالی شد. بلاش در صدد بود تا ارمنستان را که در دوران شاهی اردوان دوم به خاطر نبردهای داخلی بر سر قدرت میان اشکانیان به رومیان واگذار شده بود، بازپس گیرد، ولی به دلایلی که نام برده شد و همچنین به خاطر شورش های بسیاری که با آن ها مواجه گردید، ناگزیر از میدان نبرد با رومیان بازگشت. از جملهٔ شورش ها، شورش حاکم آدیابن بود که دست نشاندهٔ شاهنشاهی اشکانی بود. افزون بر این قوم داهه و پاره ای اقوام بیابان نشین از مشکلات داخل ایران سود جستند و به مرزهای کشور تجاوز کردند. بلاش برای مقابله با آن ها روانهٔ گرگان شد و آن ها را وادار به عقب نشینی کرد. وی در بازگشت به موضوع آدیابن نیز خاتمه داد و شخصی به نام بازوس را به حکومت آن گماشت. بلاش یکم توانست به این ترتیب در سال های نخستین زمامداری اش بر بسیاری از مشکلات کشور چیره شود.
بلاش پس از از میان برداشتن مشکلات داخلی کشور دوباره موضوع ارمنستان را به خاطر آورد و با سپاهی بزرگ و مجهز عازم آن دیار شد. فرمانروای ارمنستان که از حمایت رومیان برخوردار بود، پس از ورود سپاه ایران گریخت و بلاش برادر خود تیرداد را بر تخت شاهی ارمنستان نشاند. رومیان از این کار او خشمگین شدند و نرون قیصر وقت روم کروبلو سپهسالار خود را برای پاسخگویی به این اهانت ایرانیان به ارمنستان فرستاد. در این اثنا بلاش دوباره دچار مشکلات داخلی شد که مهمترین آن ها شورش اردوان یکی از پسران بلاش و همچنین شورش مردم گرگان بودند. بلاش به سر و سامان دادن اوضاع کشور پرداخت و تیرداد که زمام امور ارمنستان را در دست داشت، به امید بهره مندی از پشتیبانی برادر با رومیان وارد پیکار شد، ولی شکست خورد و ارمنستان دوباره به دست رومیان افتاد. بلاش یکم پس از برگرداندن آرامش در داخل کشور، برای رومیان پیامی فرستاد و به آن ها گفت که ارمنستان به ایران تعلق دارد و اشکانیان از آن نخواهند گذشت. او دوباره سپاهی فراهم آورد و روانهٔ ارمنستان شد. رومیان مذاکره با ایرانیان را تنها راه حل یافتند و با ایرانیان به تفاهم رسیدند که هر دو سپاه ارمنستان را ترک کنند و از راه گفتگو بین دو دولت، به این مسئله پایان داده شود. نمایندهٔ ایران که برای مذاکره به روم رفته بود، ناخشنود و بی هیچ دستاورد مثبتی بازگشت و نبرد میان ایران و روم ناگزیر شد. رومیان سپاهی را روانهٔ منطقه کردند. آن ها در ساحل رود فرات اردو زدند و چون ارمنستان را بی دفاع دیدند به آنجا رفتند و بی هیچ مقاومتی به چپاول آن سرزمین پرداختند. سپاه روم که با مقاومتی روبرو نشده بود و سپاه ایرانیان را نیز ندیده بود، این را نشانه روگردانی ایرانیان از ارمنستان دانست و بازگشت. همزمان سپاه بلاش در سوی دیگر رود فرات سرگرم پاسداری بود. بلاش از این فرصت استفاده کرد و ناگهان به قلب سپاه رومیان زد و شکستی سهمگین بر رومیان وارد کرد. لوسیوس پتوس سردار رومی راهی جز پذیرفتن شرایط ایرانیان نداشت و ارمنستان را از سربازان رومی خالی کرد، ولی کربولو دیگر سردار رومی که از او نام برده شد، با سپاهی دیگر رهسپار میدان نبرد شد تا انتقام شکست همکارش را از ایرانیان بگیرد. در این زمان گفتگوی دوباره میان ایران و روم آغاز شد و دو دولت به تفاهم رسیدند که تیرداد برادر بلاش همچنان زمامدار امور ارمنستان بماند، ولی تاج شاهی ارمنستان را در روم از دست قیصر بگیرد. تاریخ این رویداد را سال ۶۹ میلادی گزارش کرده اند. تیرداد سه سال پس از این توافق به همراه سه هزار سوار پارتی در سفری طولانی به روم رفت و تاج شاهی ارمنستان را از دست نرون قیصر روم گرفت. معروف است که تیرداد برای پرهیز از اهانت به آب، تن به سفر زمینی داده است؛ به گمان این برداشت نمی تواند درست بوده باشد؛ به خصوص که اشکانیان به رواداری و آسانگیری دربارهٔ ارزشهای دینی نامدارند؛ برای چنین پرهیزی هیچ نوع سابقهٔ تاریخی در دست نیست. شاید این پرهیز برای به تأخیر انداختن حضور در روم بوده باشد. دیدار با نرون در ناپل روی داد. چون تیرداد به هنگام دیدار با امپراتور حاضر به بازکردن شمشیر خود نشد، آن را با سوزن بر لباس او دوختند. تیرداد پس از گرفتن تاج شاهی در مراسمی بسیار باشکوه از راه آسیای صغیر به ارمنستان بازگشت. در روم تصمیم گرفته شد که تیرداد شهر آرتاکساتا را پس از بازسازی پایتخت خود کند. او حتی برای این منظور کارگران ماهری را از روم به ارمنستان آورد. پس از بسته شدن این پیمان به مدت پنجاه سال هیچ نبردی میان ایران و روم درنگرفت.

بلاش یکمبلاش یکمبلاش یکم
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/بلاش_یکم

بپرس