پیشنهاد‌های سید عباس حسینی (٢٥٩)

بازدید
٤٦٠
تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

فرق Canvas و Canvass ؟ • کلمه Canvas پارچه ای بادوام است که برای ساخت بادبان، چادر، بوم نقاشی، غربال و موارد دیگر استفاده می شود. از سوی دیگر، Canva ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

فرق Canvas و Canvass ؟ • کلمه Canvas پارچه ای بادوام است که برای ساخت بادبان، چادر، بوم نقاشی، غربال و موارد دیگر استفاده می شود. از سوی دیگر، Canva ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
١

معنی دوستان همه درست و به جاست. با مراجعه معانی کلمات medium و media ، معنی mixed media رو بهتر درک می کنید. مفهوم media رو در این عبارت می شه " چیز ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

هنر عالی ( High Art ) به طور کلی به نقاشی، مجسمه سازی و موسیقی و مطالعه این رشته ها اشاره دارد که برای داشتن معنایی عمیق تر از آنچه در سطح ظاهر می شو ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

هنر عالی ( High Art ) به طور کلی به نقاشی، مجسمه سازی و موسیقی و مطالعه این رشته ها اشاره دارد که برای داشتن معنایی عمیق تر از آنچه در سطح ظاهر می شو ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

هنر عالی ( High Art ) به طور کلی به نقاشی، مجسمه سازی و موسیقی و مطالعه این رشته ها اشاره دارد که برای داشتن معنایی عمیق تر از آنچه در سطح ظاهر می شو ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ضمن تشکر از خانوم دبیری برای جمله مثالشون توضیحشون درست بود ولی اشتباه در ترجمشون این بود که ترس فوبیا رو غیر واقعی معرفی کردند؛ در صورتی که فوبیا مث ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• معانی ای که دوستان گفتند درسته. چند تا مثال برای درک بهتر: She's having a hard time living within her budget. او برای زندگی با بودجه خود مشکل دار ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دقت کنید Come to do sth دو معنی زیر رو داره: ۱. به منظور انجام کاری آمدن ۲. سرانجام ( منتهی شدن ) ، بالاخره، دست آخر نهایتا، کم کم، تدریجا ( کلا اشار ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• تو فارسی هم یه اصطلاح براش داریم: " درست غذا خوردن. "

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

فرق lime و lemon: هر دو لیمو هستند ولی: * lime کوچکتر، گردتر و ترش تر است. * lemon بزرگ تر، بیضوی و علاوه بر ترشی، تلخ و شیرین تر است.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرق lime و lemon: هر دو لیمو هستند ولی: * lime کوچکتر، گردتر و ترش تر است. * lemon بزرگ تر، بیضوی و علاوه بر ترشی، تلخ و شیرین تر است.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• با سرچ در عکس های گوگل فهمیدم raisin بیشتر به خانواده کشمش ها اشاره داره و اگر به نوع خاصی از کشمش بخواین اشاره کنین با اضافه کردن رنگش به عنوان صف ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• نوعی پیراشکی چینی ( تکه کوچک شیرینی پر از گوشت یا سبزیجات که در بخار پخته شده و سپس سرخ شده و با سس سرو می شود. )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• املای درست defiance هستش. به املای درست در این دیکشنری مراجعه کنید.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• گندم نیم کوفته محصولیست که از آسیاب کردن دانه ی غلات و تبدیل آن به ذرات بزرگتر از آرد به دست می آید و در آشپزی مورد استفاده قرار می گیرد. Cracked ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سس ماهی ( یک چاشنی مایع است که از ماهی یا کریل - یه نوع میگوی کوچک - تهیه می شود که تا دو سال در نمک پوشانده شده و تخمیر شده است. از آن به عنوان چاش ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

• یک نوع کیک برنجی ژاپنی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• درمانگر معنوی ( انرژی درمانگر، یا درمانگر از طریق مدیتیشن )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• کسی که پول را به جا خرج می کند و چیزی را عشقی و از روی وسواس و اعتیاد به خرید نمی خرد. مخالف این عبارت Compulsive shopper هست که به معنی کسیست که ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• املای درستش plow هست. به املای درست در این دیکشنری مراجعه کنید.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

املای درست come in هستش.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• سس غلیظ ( تعریفی که تو یکی از سایت های انگلیسی در سرچ گوگل برای این عبارت آمده بود. )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• غذای پرچرب یا غذای چرب و چیلی معنی کنین ولی کلمه ی " مضر" رو بهش اضافه نکنین. همونی که معنی می ده رو بگین چون غذای چرب لزوما مضر نیست. ( مثلا رژ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• املای درستش watch هستش دوستان.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• یک قطعه / تکه / قالب / تخته / شمش از چیزی ( جامد ) مثلا: Bar of soap یک قالب صابون Bar of lead یک شمش سرب Bar of chocolate یک تخته ( کامل ) شک ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

E. g: one marriage counsellor makes use of role reversal, inviting husband and wife to pretend to be each other. یکی از مشاوران ازدواج از ( تکنیک / ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• مباحثه یا مناظره ی متوازن تعریف: مباحثه ای که دیدگاه ها و منابع اطلاعاتی متعدد را در نظر می گیرد، بر حقایق و منطق معتبر تکیه می کند و در عین حال قا ...

پیشنهاد
٠

کالج ها و دانشگاه های محلی ( LCU ) موسسات آموزش عالی هستند که توسط واحدهای دولتی اداره می شوند و دوره های دوساله ( فوق دیپلم ) عموما در زمینه های فنی ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• خوب برگزار / انجام شدن • سرزنده و لذت بخش بودن E. g. : What a great party! It really went with a swing. چه جشن با شکوهی ( عالی ای ) ! واقعا خوب ( ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

• علاوه بر تایید معانی آمده در دیکشنری، توضیح زیر رو اضافه می کنم: برای انتقاد از کسی به خاطر رفتار معمول آنها استفاده می شود.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

• پیچیده / سخت کردن موضوع ( تلاش بیش از حد برای بیان یک ایده، احساس یا نظر، تکرار آن در مواقعی که لازم نیست. ) Look, there's no need to labor the ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

• تو دور باطل افتادن ( تکرار یک موضوع / کار برای مدت طولانی بدون دستیابی به نتیجه ) the discussion went round and round in circles. بحث از هر طرف ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• تو دور باطل افتادن ( تکرار یک موضوع / کار برای مدت طولانی بدون دستیابی به نتیجه ) the discussion went round and round in circles. بحث از هر طرف ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• کلاسور اداری، زونکن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Round the corner Around the corner ۱. همون نزدیکیا / دورو برا / کنارا، ( تقریبا ) سر نبش ۲. در شرف وقوع، قریب الوقوع there's a chemist around the c ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

• جاده ی پر دست انداز و پر پیچ و خم ( که سفر/حرکت کردن در آن خطرناک است. )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• ( در مورد ماشین ) تعمیرگاه مترادف: repair shop

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• املای درست این کلمه sprint هستش. به املای درست در همین دیکشنری مراجعه کنید.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• گردهمایی بخش فروش یک شرکت ( در مورد سیاست های، رویه های فروش، مشوق ها، یکی از محصولات یا خدمات شرکت و . . . )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• مکانی که مشاغل می توانند دفاتر یا اتاق هایی را برای جلسات، رویدادها و غیره اجاره کنند. • مکانی که شخص برای به امکاناتی از قبیل اینترنت، پرینتر و ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• این یکی یا اون یکی • هم این و هم اون ( دیگری ) توضیح: زمانی که می خواهید دو گزینه ممکن را ارائه دهید می توانید از این عبارت استفاده کنید. Eg: ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• ( معنی لغوی ) درمان آرام • ( معنی مفهومی ) روش درمانی ای که تهاجمی نباشد. ( مثل ماساژ، شن گرم، آب درمانی، استفاده از عناصر طبیعی و خلاصه هر روشی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Eg: I didn't want to play gooseberry with you and Bev. نمی خواستم مزاحم ( خلوت یا لاو ترکوندن ) تو و بِو باشم.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

• به نظر من " زحمتی نیست " ، روان ترین معنیه.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• بازی بی خطر ( یعنی بازی ای که ریسک آسیب دیدگی در آن یا نیست یا خیلی ناچیزه. ) توضیح: innocent معانی مختلفی داره، اینجا بی خطر و آرام بودن منظور ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• تعطیلات بی خطر، تعطیلات آرام ( یعنی گذراندن تعطیلات در مکان و به گونه ای که ریسک افتادن اتفاق بد و مخاطره آمیز نباشه یا خیلی ناچیز باشه. ) توضیح ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• معادل با عبارت I'm in یعنی پایه ام.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• معادل spine - tingling هستش.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• pass away مودبانه ی مردن می شه نه past away.