پیشنهادهای زیزی (٢٦)
یعنی سبک کردن خودت ! مثال : I may open up to ridicule but I need your help ممکنه خودمو سبک ( کوچیک ) کنم، ولی به کمکت نیاز دارم. .
مسئولیت کاری رو به عهده گرفتن !
سخت در اشتباه بودن !
خاطر جمع بودن
آنتن نمیده !!
به سختی کسی رو سرزنش کردن
گرفتن پول یا اطلاعات از کسی با کلی سختی و مشقت !
از رشته های مغز استفاده کردن ! ( همون مخ رو به کار انداختن )
شانست رو امتحان کن :>
تصمیم را مدام عوض کردن یا به تاخیر انداختن !
بسیار غیر منصفانه !
Fast & certain ; سریع و مطمئن
یه کلمه توهین آمیز برای طبقه کارگر !!
بدون اینکه قصدش رو داشته باشی ، کسی رو اذیت کنی !
Likes a lot of different things ; کسی که چیزای مختلف و زیادی رو دوست داره !
کم طاقت شدن. .
من چمیدونم !
از مد افتادن !
نظر و عقیده خود را بیان کردن
آفتاب گرفتن :>
A lot of something
مثل سگ و گربه ! ( یعنی هرچی بگی جوابتو میدم )
شاخ نشو
تقریبا میشه گفت دلخوشی دادن ! توی فرندز یه قسمت هست که فیبی به جویی میگه : At least throw a bone here ، یعنی حداقل یکمی دلخوشی بهم بده.
تصمیم هایی که هنوز در حال انجام هستند اما نتیجه تقریبا قطعی است !
Break fresh ground : راه نرفته ای رو رفتن کار نکرده ای رو کردن !