جدیدترین پیشنهادها
٤ ماه پیش
٠
معنی بزرگ ، عظیم ، عظیم الجثه Very big
٤ ماه پیش
٠
جزو حروف ربط مثل: �و � یا هرچیز دیگری که چند تا چیز رو بهم وصل کنه مثل : I'm going to the store to buy some chicken and rice for dinner tonight ...
٤ ماه پیش
٠
راحت ترین معنیش دادن هست معانی دیگر: ۱ - دادن ۲ - حاصل کردن ۳ - اعطا کردن ۴ - تقدیم کردن یا هرچیز دیگری که معنی �دادن� رو برسونه
٤ ماه پیش
٢
مقایسه کردن سنجیدن مقیاس کردن
جدیدترین ترجمهها
٣ ماه پیش
No offense, but this cheese tastes like rubber.
٠
توهین نمی کنم ولی این پنیر مزه ی پاکن میده
٤ ماه پیش
The auditorium seats over a thousand people.
٠
ظرفیت این سالن بیش تر از هزار نفر است
٤ ماه پیش
We were crushed out of the auditorium.
١
ما داشتیم از تالار سخنرانی بیرون میرفتیم
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.