تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صبور بودن، با صبر بر خشم خود غلبه کردن To wait, sometimes so that one becomes calmer or more composed. You need to cool your heels for a minute and ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوشبین، الهام بخش، تاثیر گذار و خوش مشرب، شاد و مثبت، جذاب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اعتراض مدنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

مشکلات تاندونی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

نقش بازی کردن، ظاهرا قبول کردن she felt that she had to play along or risk losing her job. او حس کرد که یا بایددر ظاهر ( به پیشنهادی ) قبول کند ویا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

زیر نظر گرفتن the police have been skating out the club for weeks.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دست به هر ترفندی زدن some politicians are very good at playing hardball. بعضی از سیاستمداران برای رسیدن به مقصود خویش بسیار خوب میتوانند به هر ترفند ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

از وقت و فرصتت استفاده کن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

احساساتی عمل کردن ( خارج از کنترلنه منطقی عملکردن )