سید محراب میرکریمی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

infirmity: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قارچ: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

empathic: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

promise: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antagonistic: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تربچه: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vocal: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بیانداخت: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای صحیح ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

show: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perpetuation: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

automaton: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tire: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

historical: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alleviation: ✍ توضیح: The act of making somethin ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pure: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

captivate: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

string beans: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

genial: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spiteful: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

posible: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

زردچوبه: تعدادی از ادویه جات معروف به انگلیس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

win the regard of: مورد توجه قرار گرفتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

analytical: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

esophagus: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

modification: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

طائر: جمع کلمه طائر: اطیار جمع کلمه طَیر: ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

octagon: pentagon = پنج ضلعی hexagon = شش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cantaloupe: اسامی میوه های مختلف به انگلیسی: a ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خواهش میکنم: ✏️ think nothing of it ( این اصطل ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

yolk: 🔊 دوستان دقت کنید که تلفظ درست این ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

divulge: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make a splash: ✍ ( در اصطلاح عامیانه ) ترکوندن! ❗ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tilde: علائم نگارشی به انگلیسی: full stop ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

incongruous: ( از لغات کتاب 1100 واژه 📚 ) 🖊 ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

humility: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

let something rest: ( به طور عامیانه ) ول کردن؛ در مورد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take one's pick: انتخاب خود را کردن ( از بین چند چیز ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in someone's good books: در نظر کسی خوب بودن به چشم کسی خوب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pride comes before a fall: به صورت تحت اللفظی اگر ترجمه کنیم: ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

burn a hole in someone's pockets: به شدت مشتاقِ خرج کردن بودن زیاد پو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shallot: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

invertebrates: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

on the same boat: دوستان دقت کنید که شکل درست این اصط ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

throw in at the deep end: کسی را بدون آمادگی قبلی مجبور به ان ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sow the seeds of: بذر چیزی را کاشتن بنیاد چیزی را نها ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

parsley: parsley = جعفری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

catapult: هم به معنای منجنیق هست و هم نام یک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

larynx: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

junior high: مدارس مختلف به انگلیسی: nursery s ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

individual: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

high school: مدارس مختلف به انگلیسی: nursery s ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cog: به هر یک از دندانه های چرخ دنده میگ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

triplets: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

calf: نام تعدادی از اعضای بدن به انگلیسی: ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

solar eclipse: تعدادی از واژگان علم نجوم به انگلیس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

preferment: ✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: Adv ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

preferment: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

aubergine: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

temporary: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

think out loud: بلند فکر کردن؛ یعنی چیز هایی که دار ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gluttony: ✍ توضیح: Excessive eating or drinki ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

شرفیاب شدن: آمدن به نزد شخص محترم و عالی قدر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

number plate: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drill: ابزار آلات مختلف به انگلیسی: toolb ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intrusive: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bell pepper: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparagu ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

performance: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lime: اسامی میوه های مختلف به انگلیسی: a ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

enhance: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

idiosyncratic: ✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: Pec ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

integrity: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

realy: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

out of cold: یکی از کاربرد های ترکیب out of، به ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pea: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

proposition: 🔊 دوستان تلفظ درست این کلمه ( پْرا ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

muscular: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as keen as a bean: ✍ Definition: Very eager or enthusi ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be as keen as a bean: ✍ Definition: Very eager or enthusi ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keen as a bean: ✍ Definition: Very eager or enthusi ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

look as if butter would not melt in one's mouth: ✍ Definition: Appear innocent or ha ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to look as if butter would not melt in one's mouth: ✍ Definition: Appear innocent or ha ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

beet: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oregano: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیاز: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disillusion: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sweet sixteen: جشن تولد شانزده سالگی یک دختر ( به ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sister ship: کشتی همسان ، ناو همتا علوم نظامی : ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as if one owns the place: ✍ Definition: Acting in a way that ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be as cunning as a dunny rat: ✍ Definition: Very clever, often in ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as modern as next week: ✍ Definition: Very contemporary or ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as much fun as a barrel of monkeys: ✍ Definition: Extremely fun and enj ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as if one's life depends on it: ✍ Definition: With extreme urgency ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cunning as a dunny rat: ✍ Definition: Very clever, often in ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be as modern as next week: ✍ Definition: Very contemporary or ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be as much fun as a barrel of monkeys: ✍ Definition: Extremely fun and enj ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as easy as shooting fish in a barrel: ✍ Definition: Very easy to do 🔫🐟 ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as if i care: ✍ Definition: Sarcastically showing ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

modern as next week: ✍ Definition: Very contemporary or ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

much fun as a barrel of monkeys: ✍ Definition: Extremely fun and enj ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be as easy as shooting fish in a barrel: ✍ Definition: Very easy to do 🔫🐟 ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

easy as shooting fish in a barrel: ✍ Definition: Very easy to do 🔫🐟 ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be as american as apple pie: ✍ Definition: Very typical or repre ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be as easy as taking candy from a baby: ✍ Definition: Very easy to accompli ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

easy as taking candy from a baby: ✍ Definition: Very easy to accompli ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as ever trod shoe leather: ✍ Definition: Very old - fashioned ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as far as one knows: ✍ Definition: To the best of one's ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as far as one is concerned: ✍ Definition: Regarding someone or ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as far as sb is concerned: ✍ Definition: Regarding someone or ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clever as they come: ✍ Definition: Extremely clever or i ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be as the white on rice: ✍ Definition: Very closely associat ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

naked as the day one was born: ✍ Definition: Completely naked, wit ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the white on rice: ✍ Definition: Very closely associat ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stupid as they come: ✍ Definition: Extremely foolish or ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as things turned out: ✍ Definition: As events ended or de ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

appear as: ✍ Definition: To seem or look like ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as near as dammit: ✍ Definition: Almost, very close bu ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as stupid as they come: ✍ Definition: Extremely foolish or ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as the wind blows: ✍ Definition: Acting without a fixe ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as jober as a sudge: ✍ Definition: Extremely foolish or ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as the spirit moves you: ✍ Definition: To act according to o ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be as stupid as they come: ✍ Definition: Extremely foolish or ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be as near as dammit: ✍ Definition: Almost, very close bu ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as handy as a small pot: ✍ Definition: Extremely useful in a ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

if the spirit moves you: ✍ Definition: Acting according to a ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be as jober as a sudge: ✍ Definition: Extremely foolish or ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as common as muck: ✍ Definition: Very ordinary or unre ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

near as dammit: ✍ Definition: Almost, very close bu ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

when the spirit moves you: ✍ Definition: Doing something spont ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jober as a sudge: ✍ Definition: Extremely foolish or ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be as handy as a small pot: ✍ Definition: Extremely useful in a ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as things people etc go: ✍ Definition: Considering the gener ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be as common as muck: ✍ Definition: Very ordinary or unre ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as much as somebody can could do to do something: ✍ Definition: The maximum effort so ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

handy as a small pot: ✍ Definition: Extremely useful in a ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

common as muck: ✍ Definition: Very ordinary or unre ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as much as the traffic will bear: ✍ Definition: The maximum amount of ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as to be something: ✍ Definition: In a particular state ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be as much as the traffic will bear: ✍ Definition: The maximum amount of ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as i expected: ✍ Definition: Just as I thought it ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as cross as a frog in a sock: ✍ Definition: Very angry or upset � ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as to something: ✍ Definition: Regarding or in relat ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

much as the traffic will bear: ✍ Definition: The maximum amount of ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be as cross as a frog in a sock: ✍ Definition: Very angry or upset � ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as like as not: ✍ Definition: Very likely, probably ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as much chance as a wax cat in hell: ✍ Definition: Very little to no cha ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross as a frog in a sock: ✍ Definition: Very angry or upset � ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as luck may have it: ✍ Definition: By chance or luck 🍀� ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be as much chance as a wax cat in hell: ✍ Definition: Very little to no cha ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as cunning as a dunny rat: ✍ Definition: Very clever, often in ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

much chance as a wax cat in hell: ✍ Definition: Very little to no cha ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as one door closes another one opens: ✍ Definition: When one opportunity ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as far as the eye could see: ✍ Definition: A very long distance ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as bold as beauchamp: ✍ Definition: Very daring or confid ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as one pleases: ✍ Definition: According to one's de ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as if you own the place: ✍ Definition: Acting arrogantly or ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

address as: ✍ Definition: To call or refer to s ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as much use as a chocolate fireguard: ✍ Definition: Completely useless 🍫 ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as fast as one's legs can carry one: ✍ Definition: Running or moving as ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as something as all that: ✍ Definition: To imply something is ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be as bold as beauchamp: ✍ Definition: Very daring or confid ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as if as though: ✍ Definition: Used to introduce a h ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as in condition: ✍ Definition: In the current state, ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adopt someone or something as something: ✍ Definition: To accept or take som ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be as something as all that: ✍ Definition: To imply something is ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as much use as a chocolate teapot: ✍ Definition: Completely ineffectiv ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as fast as the speed of light: ✍ Definition: Extremely fast ⚡ ✅ Ex ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bold as beauchamp: ✍ Definition: Very daring or confid ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be as much use as a chocolate fireguard: ✍ Definition: Completely useless 🍫 ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

something as all that: ✍ Definition: To imply something is ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as the fella says: ✍ Definition: A casual way of refer ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adopt as: ✍ Definition: To accept or take som ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as ill luck would have it: ✍ Definition: Used to describe an u ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as fast as your legs can carry you: ✍ Definition: As fast as you can ru ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as the next girl: ✍ Definition: To the same extent or ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

much use as a chocolate fireguard: ✍ Definition: Completely useless 🍫 ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as something as the next man woman person: ✍ Definition: Equal to anyone else ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alike as peas in a pod: ✍ Definition: Very similar, almost ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as chance would have it: ✍ Definition: Happening because of ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

much use as a chocolate teapot: ✍ Definition: Completely ineffectiv ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as the next guy: ✍ Definition: To the same degree as ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as for someone: ✍ Definition: Regarding someone or ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alike as two peas in a pod: ✍ Definition: Extremely similar in ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as clear as black and white: ✍ Definition: Very easy to understa ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as for sb: ✍ Definition: Regarding someone or ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be as much use as a chocolate teapot: ✍ Definition: Completely ineffectiv ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all oak and iron bound: ✍ Definition: Strong and sturdy, of ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as clever as they come: ✍ Definition: Extremely clever or i ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as it just so happens: ✍ Definition: Coincidentally or une ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all oak and iron bound and sound as a barrel: ✍ Definition: Extremely strong and ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as for sth: ✍ Definition: Regarding someone or ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as naked as the day one was born: ✍ Definition: Completely naked, wit ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as the white on rice: ✍ Definition: Very closely associat ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as it so happens: ✍ Definition: Coincidentally, by ch ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be as clever as they come: ✍ Definition: Extremely clever or i ...

٤ ماه پیش

مدال‌های سید محراب میرکریمی