سید محراب میرکریمی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as independent as a hog on ice: ✍ Definition: Completely independen ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

know someone or something as something: ✍ Definition: Recognize or identify ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hatred is as blind as love: ✍ Definition: Both intense hatred a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

know as: ✍ Definition: Be familiar with or i ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

know as much about something as a hog knows about sunday: ✍ Definition: Know very little or n ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

know as much about something as a pig knows about sunday: ✍ Definition: Be completely ignoran ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to know as much about something as a pig knows about sunday: ✍ Definition: Be completely ignoran ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to know as much about something as a hog knows about sunday: ✍ Definition: Know very little or n ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have one pegged as something: ✍ Definition: To correctly judge or ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i wouldn't trust someone as far as i could throw them: ✍ Definition: I don't trust someone ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'd as leave do: ✍ Definition: I would prefer to do ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

look as if one has been dragged through a hedge backward: ✍ Definition: Appear very messy or ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to look as if one has been dragged through a hedge backward: ✍ Definition: Appear very messy or ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

look as if one has been pulled through a hedge backward: ✍ Definition: Appear very messy or ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to look as if one has been pulled through a hedge backward: ✍ Definition: Appear very messy or ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

look as if one has lost a shilling and found sixpence: ✍ Definition: Appear mildly disappo ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to look as if one has lost a shilling and found sixpence: ✍ Definition: Appear mildly disappo ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

look as if one has seen a ghost: ✍ Definition: Appear extremely shoc ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to look as if one has seen a ghost: ✍ Definition: Appear extremely shoc ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

look as if butter wouldn't melt in one's mouth: ✍ Definition: Appear innocent or in ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to look as if butter wouldn't melt in one's mouth: ✍ Definition: Appear innocent or in ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

look as if you have seen a ghost: ✍ Definition: Appear extremely scar ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to look as if you have seen a ghost: ✍ Definition: Appear extremely scar ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

look on someone or something as something: ✍ Definition: Consider or regard so ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to look on someone or something as something: ✍ Definition: Consider or regard so ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

look on as: ✍ Definition: Watch something happe ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

look on as something happens: ✍ Definition: Observe while an even ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to look on as something happens: ✍ Definition: Observe while an even ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

look upon someone or something as something: ✍ Definition: Regard someone or som ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to look upon someone or something as something: ✍ Definition: Regard someone or som ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

know as much about as a hog knows about sunday: ✍ Definition: Be completely ignoran ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to know as much about as a hog knows about sunday: ✍ Definition: Be completely ignoran ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

label someone something or oneself as something: ✍ Definition: Identify or describe ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to label someone something or oneself as something: ✍ Definition: Identify or describe ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have someone or something down as something: ✍ Definition: To classify or identi ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پدال گاز: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

first lieutenant: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کاربراتور: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

satellite navigation: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

صندلی راننده: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

witholding tax: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

preserver: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make someone's blood run cold: زهره ترک کردن ( عامیانه ) مثل سگ ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

speech marks: علائم نگارشی به انگلیسی: full stop ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sweet potato: sweet potato = سیب زمینی شیرین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

washer: ابزار آلات مختلف به انگلیسی: toolb ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

senior high: مدارس مختلف به انگلیسی: nursery s ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پنج قلو: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هشت ضلعی: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سرهنگ تمام: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ستوان یکم: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

second lieutenant: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

third lieutenant: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

second brigadier general: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sextuplet: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

septuplet: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

first finger: انگشتان دست به انگلیسی: thumb = ان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nonuplet: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گروهبان دوم: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بادام درختی: 🥜 نام انواع آجیل و خشکبار به انگلی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adoringly: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

probabilistically: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shortness: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

piously: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ethicize: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retentively: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

serenely: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سی صد سال یک بار: ⏳ ترتیب صفات مربوط به وقایع سالانه: ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grievous: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

short sight: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arduously: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

philanthropically: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thumbscrew: وسیله ای بود در قدیم که برای شکنجه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

occurrent: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conservatively: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

punishing: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wickedness: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

humbly: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

transferable: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

daringly: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as thin as a rake: ✅️ معادل های فارسی: ✍️ پوست و استخو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consumerist: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

arthropods: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

circular saw: مترادفِ buzz saw هست

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جغد: 🧸 کلماتی کاربردی برای توصیف صدای ح ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grossness: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hydrophobicity: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sleeplessness: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pulverise: ✍ توضیح: To crush or grind into pow ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

begger: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lack of success: عدم موفقیت، شکست

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hexagon: pentagon = پنج ضلعی hexagon = شش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

analytic: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

acommodation: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

let rest: ( به طور عامیانه ) ول کردن؛ در مورد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

parsley: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

circular saw: ابزار آلات مختلف به انگلیسی: toolb ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glamorously: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

humourless: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

academy: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

voraciously: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

automaton: ( از لغات کتاب 1100 واژه 📚 ) 🖊 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impoverished: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رازیانه: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

benign: ✍ توضیح: Gentle, kind, and not harm ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

science: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

potential: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

autumn: 🔊 دوستان دقت کنید که تلفظ درست این ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disaster: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

screem: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کلاغ: 🧸 کلماتی کاربردی برای توصیف صدای ح ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interpolation: ✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: Ins ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cost: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suspense: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dean: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

transcription: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cruel: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dellusion: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exploit: ✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: A n ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heterogeneity: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exultant: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

want: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dejection: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deft: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exultant: ✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: Mar ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

finally: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exclusively: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

detect: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شلغم: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

philanthropist: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نعنا: mint = نعنا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ابزی: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

electrifying: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hopeless: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

annually: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vulnerably: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

برملا کردن: تمامی این اصطلاحات رایج مفهوم افشای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what's up: 🔄 اصطلاحات جایگزین که میتونید به ج ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confidentiality: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

revisionist: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impeachment: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

randomization: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ناخواسته: ✍️ unintentional ( اگر ناخواسته ق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

effective: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

منظومه شمسی: تعدادی از واژگان علم نجوم به انگلیس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

صورت فلکی: تعدادی از واژگان علم نجوم به انگلیس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قالپاق: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سبابه: انگشتان دست به انگلیسی: thumb = ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ماهیت: ✍️ essence

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alone: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

موز: اسامی میوه های مختلف به انگلیسی: a ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

idyllic: ✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: Ext ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conversation: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

توبه: 🕋 ترتیب سوره های قرآن کریم: 1 ) س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یوسف: 🕋 ترتیب سوره های قرآن کریم: 1 ) س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گیومه: علائم نگارشی به انگلیسی: full stop ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بی مهرگان: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پرانتز: علائم نگارشی به انگلیسی: full stop ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

غیرعمد: ✍️ by mistake ✍️ unintentionally ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

entire: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mass: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drain: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ordinary: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

affordability: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conservatory: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

melt away: 🌐 کلماتی کاربردی برای بیان تغییرات ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

distinctly: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glasslike: شبیه شیشه شیشه مانند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give sb the silent treatment: به کسی بی محلی کردن با کسی سرد برخو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capacity audience: نهایت ظرفیت حضار ( یعنی بیشترین تعد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take somebody for a ride: کسی را گول زدن، فریب دادن کسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wish you the best of luck: با آرزوی بهترین ها برای شما. . .

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incise: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sneaking: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concise: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ambiguous: ✍ توضیح: Having more than one possi ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

face: ⏰️ کلماتی کاربردی مربوط به ساعت در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

faithful: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deference: ✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: Res ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

modernism: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

degradation: ✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: A ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

virtue: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anecdote: ✍ توضیح: A short, interesting story ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enviroment: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the wrong track: در مسیر غلط ( بودن )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heretic: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

torrential: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

torrential: 🌐 کلماتی کاربردی برای بیان آب و هو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

diminution: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

revenge: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

finding: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

substantive: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dull: 🌐 کلماتی کاربردی برای بیان هوای مر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seeking: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

harsh: 🌐 کلماتی کاربردی برای بیان هوای سر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eyelid: بخش های مختلف چشم انسان به انگلیسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

option: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

مدال‌های سید محراب میرکریمی