مسعود امامي - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pour cold water on sth: اب سرد روی کسی ریختن to say you do ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be sound asleep: خواب سنگینی داشتن یا در خواب عمیقی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get out my hand: از دستم در بره . غیر قابل کنترل شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گل بود به سبزه نیز اراسته شد: surprise surprise

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

surprise surprise: گل بود به سبزه نیز اراسته شد

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bart: BART is stand for = bay area rapid ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wandering mind: کسی که نمیتواند روی چیزی تمرکز داشت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put up a facade: بروز ندادن . به اصطلاح به روی خودش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no sight no mind: از دل برود هر انکه از دیده رود

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wife's box: cock socket vagina vulva با پوزش فر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drug resistant: مقاومت دارویی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dignitas: دیگنیتاس ( سازمان کمک به خودکشی ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wicker seat: صندلی حصیری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

damp earth: خاک سیاه . منظور قبر است که بیشتر د ...

٨ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

give up the ghost: انجام کاری رو متوقف کردن . یا کاملا ...

٨ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be caught napping: برای چیزی اماده نبودن not to be pre ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be caught napping: برای چیزی اماده نبودن not to be pre ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

elephantic: gigantic خیلی بزرگ

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

employment center: دفتر کاریابی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smooth criminal: بیشتر در زبان محاوره ای امریکایی اس ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

smooth criminal: بیشتر در زبان محاوره ای امریکایی اس ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

neat: ببینید دوستان وقتی در مورد مشروب از ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's nuts: چه باحال

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

raising glass: لیوانا بالا . معمولا در مهمونیهای د ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whatever: وقتی کسی چیزی میگه که مثلا ناراحتم ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

head and trotter: این نوعی غذاست که عمدتا در قزاقستان ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

off the rack: معمولا برای کت و شلوار استفاده میشه ...

٨ ماه پیش

مدال‌های مسعود امامي