نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
faintest: کم رنگ ترین
١ ماه پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
ترتیب دادن جلسه یا گردهمایی
٣ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
معنیmore is at stake؟
٣ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
جمله ( Harry's heart was beating a ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پاسخ با حداقل ٥ رای

-
بپرس
-
Don't toy with me  یا اگه بخ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پرسش

-
بپرس
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-
همه
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
honorary: ویژه ، خاص
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
aqi: شاخص استاندارد الودگی هوا
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unconsenting: پذیرا نبودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keeled: به زمین افتادن
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drifting: فرو رفتن ، رانش he might have been ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
countercurse: ضد طلسم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
marbles: عقل
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
marbles: عقل
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sniffily: با لحنی تحقیر امیز
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
decked: اراسته تزئین شده
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
likely looking: به احتمال زیاد
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
silhouetted: سایه ای سیاه که در مقابل شی ای روشن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shins: ساق پا
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
eluding: فرار کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
perseid: هر یک از بارش های شهابی که در اواسط ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
perseid: هر یک از بارش های شهابی که در اواسط ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i were in your shoes: وقتی که میخوایم به کسی بگیم که اگه ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ragger: یک فرد مزاحم، به ویژه یک فرد پر سر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
interrupting: ? Am i interrupting مزاحم شدم؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
news travel fast: خبرا زود میرسه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to spy on someone: زاغ سیاه کسی را چوب زدن ، جاسوسی کس ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it smells rat: یه بوهایی میاد ( یه جای کار میلنگه، ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
at leisure: در موقع استراحت
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you must account for every penny: باید تا دینار اخر حساب پس بدی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pay on the nail: خوش حساب He always pays on the nai ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
aqi: شاخص استاندارد الودگی هوا
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
unique occasion: موقعیت منحصربه فرد
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unique occasion: موقعیت منحصربه فرد
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
infuriatingly: اعصاب خورد کن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lunascope: لوناسکوپ یک ابزار نجومی بود که توسط ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
retorted: پاسخ دادن به یک اظهارنظر یا اتهام، ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thud on wood: به یک عبارت خرافی گفته می شود، لمس ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
arithmancy: فال با استفاده از اعداد، به ویژه با ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
malevolently: بدخواهانه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beckoning: با انجام یک ژست با دست ، بازو یا سر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gallow: چوبه دار
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
kappa: ( تخیلی ) نوعی هیولای ابزی که از خو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grindylow: موجودی فولکلور ( که گفته می شود در ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pottering: حرکت کردن به اطراف بدون عجله یا نگر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
splinched: According to Apparition, this happe ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
whacking: ضربه محکم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fienting: فریب دادن/نیرنگ/گول زدن این حرکت مع ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cobbing: ضربه ( به خصوص روی باسن )
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
chivvy: مجبور کردن کسی به انجام کاری که دوس ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smarm up: کسی که برای جلب لطف و رضایت یه فردی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
scathingly: گفتن چیزی که به نحوی سوزاننده ، کوب ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
skid to a halt: ( especially a vehicle ) to slide ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foraged for: To search for something widely: Unl ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
singeing: Burn something lightly and superfic ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
man of culture: man who knows of the world and how ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reluctant to forgo: بی میل به چشم پوشی و صرف نظر کردن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
press cutting: به بریده روزنامه یا مجله میگن press ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
curriculum plan: به طور کلی برنامه درسی معنی دقیق تر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
so ordered: عبارتی که در دادگاه به کار میره با ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
certain: واضح
١١ ماه پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

اولین دیسلایک کردن

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
interrogating: بازخواست ، حرف کشیدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ecstatically: با خوشی ، از روی خوشحالی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
keeled: به زمین افتادن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gurgling: شر شر ، غر غر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gurgling: شر شر ، غر غر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
affronted: تحقیر امیز
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
affronted: تحقیر امیز
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
echoed: انعکاس پیدا کرد
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
witheringly: در حال پژمرده شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bleakly: بی روح ، با حالتی غم انگیز
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bleakly: بی روح ، با حالتی غم انگیز
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gloomily: با اندوه ، به تلخی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gloomily: با اندوه ، به تلخی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smarmiest: پاچه خوار ترین ، چاپلوس ترین
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
manning: حفظ کردن ، نگه داشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flung: کنار زد ، دور کرد
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
apprehensively: Anxiously
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
apprehensively: Anxiously
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nondescript: مجهول
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
smudged: لکه دار ، کثیف شده ، تار
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
smudged: لکه دار ، کثیف شده ، تار
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
peeled: باز کرد
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
faintest: کم رنگ ترین
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
faintest: کم رنگ ترین
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shoved: راند
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shoved: راند
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
morale booster: قوت قلب ، تقویت روحیه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
morale booster: قوت قلب ، تقویت روحیه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
roving: پرسه زدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tauntingly: ازار دهنده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tauntingly: ازار دهنده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tilting: متمایل
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tilting: متمایل
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
knottiest: پیچیده ترین
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
knottiest: پیچیده ترین
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
insisting: پافشاری کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
imploringly: ملتمسانه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strutting: قدم زدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gloating: نگاه پیروزمندانه ( از نوع مخرب )
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gloating: نگاه پیروزمندانه ( از نوع مخرب )
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
subdued: تحت کنترل
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
grimmer: زشت و زننده ، ترسناک
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
yearned: اشتیاق داشت، آرزو کرد
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lodge: گیر افتادن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
smeared: تهمت زدن انتشار دادن کثیف کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
smeared: تهمت زدن انتشار دادن کثیف کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
trundling: چرخ زدن گشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keen on: علاقه مند بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cart horse: اسب های بزرگی که برای کشیدن گاری یا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
popping: Eyes popping بیرون زدن چشم از حدقه ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fretfully: با عصبانیت آشفته
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
petrified: قبض روح
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
occurred: What seemed like their last hope oc ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tarlian: نوعی موجود جاودانه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
loomed: نمایان شد
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fangs: نیش ها
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fangs: نیش ها
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spitting: شباهت داشتن/کپی برابر اصل بودن be ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rubies: یاقوت سرخ
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rubies: یاقوت سرخ
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
coiling: چنبر شده
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lunged: حمله ور شد
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flailing: دست و پا زدن کوبیدن تکان خوردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flailing: دست و پا زدن کوبیدن تکان خوردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gathered together: دور هم جمع کردن دور هم جمع شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
scurrying: با عجله حرکت کردن ( یک شخص یا حیو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scurrying: با عجله حرکت کردن ( یک شخص یا حیو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stately home: Stately home خانه ای بزرگ و قدیمی ا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stately home: Stately home خانه ای بزرگ و قدیمی ا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
finer: بهتر
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
prodded: سیخونک زده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
puffball: پف بال یک قارچ بزرگ گرد است که وقتی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
knuckles: بند انگشتان
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
knuckles: بند انگشتان
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sniveled: بالا کشیدن اب بینی با صدا
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ambling: اروم و با احتیاط جلو اومدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trodden on: پایمال شده لگد مال شده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trodden on: پایمال شده لگد مال شده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bungler: دست و پاچلفتی فردی ک کارهارا ب صور ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
eeylops: پلک چشم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
patrolled: پاسبانی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
owlery: محل نگهداری جغد ها
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
monkshood: گیاه سمی که با گلهای آبی پوشیده شده ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hooch: ( عامیانه ) مشروب الکلی ( به ویژه م ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cursing: لعنت کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chickened out: جا زدن Maybe he's chickened out شای ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chickened out: جا زدن Maybe he's chickened out شای ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
golden snitch: گوی زرین در کوییدیچ ( هری پاتر )
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
get fouled: رد صلاحیت شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
erised: Erised در واقع برعکس desire هست که ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
erised: Erised در واقع برعکس desire هست که ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
taunting: مسخره کردن سر به سر گذاشتن دست اندا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
taunting: مسخره کردن سر به سر گذاشتن دست اندا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
silkily: به طور متقاعد کننده
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
explodable: قابل انفجار
١١ ماه پیش