مرتضی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

precaution: precaution اقدام پیشگیرانه precari ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exhaust: خروجی

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cope with: couple with همراه با cope with از ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

altitude: altitude ارتفاع attitude نگرش aptit ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

flaky: 1 - پوسته پوسته ، لایه لایه ، ورقه ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

colleague: تفاوت coworker و colleague: Today, ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in addition: in addition moreover furthermore w ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

comprise: شامل شدن ، در بر داشتن شامل بودن، ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

harness: مهار کردن یا کنترل کردن چیزی به منظ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poking: گاهی به معنای دست زدن به کسی برای ج ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

notably: 1 - به ویژه ، به خصوص ( وقتی کلمه ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نسبتا: moderately fairly comparatively rat ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feedstock: ماده اولیه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

draw on: draw on استفاده کردن draw up تنظیم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lecture: مربی دانشگاه ( مرتبه علمی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

LAG: 1 - lag behind عقب افتادن 2 - lag ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dispense with: کنار گذاشتن خلاص شدن از ( شر ) کسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

none but: هیچ کس جز none but an armed nation ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

set out for: راهی شدن ، رهسپار شدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wood stain: رنگ چوب

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

high energy: پر انرژی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ample: . . . there is ample evidence that ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rupture: rupture of پارگیِ. . . ترکیدگیِ. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in extreme cases: در موارد شدید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deep division: sharp division اختلاف شدید deep d ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

msec: millisecond هزارم ثانیه ( میلی ثان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cavitation: حباب سازی ، حفره سازی یا حباب زای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flatten: هموار کردن ، هموار شدن صاف کردن ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

passover: عبور کردن یا گذشتن از کسی یا چیزی و ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brought about a revolution: به وجود آوردن یک تحول به ارمغان آو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

track pants: شلوار خط دار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sos: save our ship save our souls درخوا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

critical: بعضی مواقع معنای ضروری یا لازم رو م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

next slot: فرصت بعدی ، فرصت دیگر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as with: as with as in مثل ، مانند ، همانند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hole bored: hole bored سوراخ حفرشده ، سوراخ کند ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

well boring: hole bored سوراخ حفرشده ، سوراخ کند ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

turbulent flow: turbulent flow جریان آشفته lamina ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

laminar flow: turbulent flow جریان آشفته lamina ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

so since: so_since این دو به هم مرتبط نیستند ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sensitization: حساسیت زایی ، حساسیت بخشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sensitization: حساسیت زایی ، حساسیت بخشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flaky: 1 - پوسته پوسته ، لایه لایه ، ورقه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

direction for use: روش استفاده، روش مصرف ، راهنمای است ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

proceedings: یه جور دیگه هم هست. proceedings o ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nicu: neonatal intensive care unit بخش مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sharp division: sharp division اختلاف شدید deep di ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mortal: سریال زخم کاری رو اینطور ترجمه کردن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spiritual father: پدر معنوی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

horn: اصلش به معنی شاخ هستش بعدا به مرور ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interrogation: بازجویی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

solvent casting: قالب ریزی حلال ریخته گری حلال م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arising from: arise خودش یعنی بالا آمدن ، پس aris ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

given polymer: پلیمر خاص

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prolong: طولانی کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

resulting in: در نتیجه ( و ) در نتیجه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resulting in: در نتیجه ( و ) در نتیجه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

up the ante: بالا بردن شرط ( افزایش دادن شرط ) ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shrink: کم حجم شدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

calendering: غلتک زنی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trackpad: =touchpad

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

draw on: draw on استفاده کردن draw up تنظیم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

modulus: مقاومت ماده ( مثلا یک پلیمر ) در بر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

altitude: altitude ارتفاع attitude نگرش aptit ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

Aptitude: altitude ارتفاع attitude نگرش aptit ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come up: ۱ - پیش آمدن arise ۲ - آمدن ، مطرح ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

venture: کار مخاطره آمیز که جرات می خواهد: س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

precaution: precaution اقدام پیشگیرانه precari ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

venture out: بیرون رفتن ( درحالی که احتمال خطر و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bucket list: to do list لیست کارهایی که باید در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asking for: به دنبال چیزی بودن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intending: intending to use this reaction . . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what matters is that: چیزی که اهمیت دارد این است که. . . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

needed no decision: ترجمه تحت اللفظی: نیاز به تصمیم گیر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

somebody call the ambulance: یکی به آمبولانس زنگ بزنه یکی دلداری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coworker: تفاوت coworker و colleague : Today, ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flagging list: فهرست نشاندار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oral therapy: درمان از راه دهان، درمان خوراکی ( خ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intravenous therapy: oral therapy درمان دهانی ( خوراکی ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intravenous: oral therapy درمان دهانی ( خوراکی ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

declaration of interest: ابراز علاقه اظهار علاقه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

interindividual: Inter - individual differences are ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

intraindividual: Inter - individual differences are ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کاهش دادن: cut down decrease

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کاهش دادن: cut down decrease

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i dont have all day: Hurry up! I don't have all day! عجل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

angel: angel فرشته angle زاویه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

harness: مهار کردن یا کنترل کردن چیزی به منظ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

semblance: شکل و شمایل

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

urge: ما خواستار حضور شما در این برنامه ج ...

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it is apparent that: آشکار است که it is evident that

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it is evident that: آشکار است که مشخص است که it is ap ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

with which: with which که با آن at which که د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

provided: 1 - فراهم شده ، تهیه شده، ارائه شده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

during which: in which که در آن at which که در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

following which: که به دنبال آن که در پی آن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to which: in which at which over which on ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in which: at which in which on which over ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

convincingly: به طور قانع کننده ای

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

undertaking letter: تعهد نامه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

undertaken: it was undertaken به کار گرفته شد . ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

predominantly: غالباً /ترجمه بهتریه چون از domina ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cause by: ناشی از

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cause by: ناشی از

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it was so: چنین بود ، اینطور بود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recoil: - [فعل]: عقب رفتن ، عقب نشتن - [ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

catastrophic: فاجعه بار catastrophic drop افت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

closely: لانگمن : 1 - به دقت 2 - بسیار 3 - ...

١ سال پیش

مدال‌های مرتضی