نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
captivated: اسیرشده - گرفتارشده He captivated i ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crap out: Beat the crap out of someone ( sla ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strike: Doesn't it strike you as a little o ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ask someone out: قرار ملاقات عاشقانه باکسی گذاشتن As ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i can't help it: نمیتونم کاریش کنم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it takes more than love: یه چیزی بیشتر عشق میطلبه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
prismatic: شب نما درخشان منشوری
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the sign of the time: گذر زمان
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sign of the times: گذرزمان
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
knock knock joke: a formulaic joke that begins with t ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a row: Having an argument
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take lightly: دست کم گرفتن موضوعی سبک شمردن to no ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take lightly: دست کم گرفتن موضوعی سبک شمردن to no ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
danger loving: No matter how much I prevent him, h ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
greedy pig: پرخوری !You hog
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
verbal: معنی پرحرف برای verbalکه خانم مائده ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
unique set of traits: خصوصیات رفتاری منحصر به فرد Each pe ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
add someone's consent to: He would willingly add his consent ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go into lock down: حکومت نظامی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
going into lock down: حکومت نظامی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pay the suit to someone: خواستگاری کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
penned up: حبس کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to fro: عقب و جلو
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sentence for: The Prince sentenced him for exile ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
very same night: همون شب
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a plan: نقشه کشیدن He send a message to the ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what it had caused: باعث چی شده بود He blamed them for ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
paying the forfeit of: The Prince declared that if a quarr ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beg permission: درخواست اجازه The Prince begged per ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
add his consent to: He would willingly add his consent ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
old accustomed: مرسوم ( از قدیم باب شده )
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
did not in the least return his affection: کمترین علاقه ای نشون نمی داد. ( بهش ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know to whom he can say: میدونه که به کی میتونه بگه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
vision eye: چشم بصیرت
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ocean dumping: Ocean �dumping �is the deliberate d ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
thane: نجیب زاده
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a full account of: گزارش کاملی ارائه دادن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leave the matter: Leave the matter to her and she wil ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
has yet to: Our war with this country has yet t ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to make it appear as if: تابه نظر برسه که. . . She placed t ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
call on someone: سرزدن به کسی =visit= see
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beg someone's help: درخواست کمک The commander beg King' ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hew down a tree: به زمین افکندن، انداختن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hew down: به زمین افکندن، انداختن Every man ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sleep over: تلپ شدن خونه ی کسی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sorrounding: =arround
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cooper kettle: کتری مسی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slip of a youth: لغزش جوانی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fakirs: فقیر
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stooped down: To bend your body forward & down
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
snatch off: قاپیدن Grab=grasp
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dormount: خفته
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flip: Flip=turn over
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
andes ranges: رشته کوه آند
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mutilating: قطع عضو
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
medical claim: is a bill that �healthcare� provide ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get fixed: I'm going to get my eyelids fixed. ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
social stereo type: Cultural norms هنجارهای فرهنگی a be ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
peaky eater: Someone who always pick up food & s ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stepbrother: برادرانی که نسبت خونی بایکدیگر ندار ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
keen as mustard: مشتاق یادگیری
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cut the mustard: To be good enough to do something ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go sour: The milk has gone sour. شیر ترش شد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pull the wool over a person's eyes: سرکشی شیره مالیدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
implement policy: سیاستگذاری
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
going on about someone: to keep talking about� someone� or� ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
vip safety quality: ناظر امنیت و کیفیت
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
top fortune: Top fortune 500 company جزء ۵۰۰شرکت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take the secret to the grave: این راز رو باخودت به گور ببر
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grant of immunity: مصونیت قضایی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my whole day was shot: It took the entire day ( Impact va ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dog sitter: Someone who takes care of a dog whi ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be someone's type: Be the kind of person someone is us ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be unfaithful to someone: Have a secret relationship with som ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reach someone: Contact everyone ( Impact values ) ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set someone up to fail: Make it impossible for someone to s ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go over someone's head: Talk to someone higher up in the co ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ask someone out: قرار ملاقات عاشقانه باکسی گذاشتن As ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ask someone out: قرار ملاقات عاشقانه باکسی گذاشتن As ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
like someone that way: Feel attracted to someone Have roma ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come to that: Get that bad Become such a big prob ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm not with you: باهات موافق نیستم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put a baby up for adoption: Give a child away to be raised by a ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lease is coming up for renewal: The apartment can be legally rented ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sneak someone in: یواشکی یکیو بیاری خونه Take someone ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have so much in common: نقاط اشتراک
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
darted: to throw with a sudden movement th ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
darted: to throw with a sudden movement th ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
maligned: To say unpleasant things about some ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shamefacedly: ترسو خجالتی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
roadside: Many Roadside stops included the co ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
packed: Packed to the Gill مترادفcompletel ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
poise over: �stand in a steady, anticipatory po ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
packed to the gill: تا خرخره پر بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
laburnam: شجرة النحل is a small tree, introdu ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hard to get ahold of somebody: دستیابی بهت سخته ( درکتاب تاچ استون ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
coming over: دارن میان
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
baggy pants: شلوارکردی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what's in style: چی مده؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what's in style: چی مده؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
battery is law: شارژ گوشی کمه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١١ ماه پیش
نوع مدال

انتخاب عکس پروفایل

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

تکمیل درباره من

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
boomerang generation: Boomerang generation/children جوانا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
boomerang generation: Boomerang generation/children جوانا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fan worship: کسی که دیوونه ی یه سلبریتیه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set in a roar: از خنده روده بر کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beck and call: بله قربان گو
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gambled on his life: ریسک کردن. اقداماتی خطرناک انجام دا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
last respects: Pay your last respect ادای احترام
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take a dislike to sb sth: بیزارشدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
heli: وابسته به خورشید
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lingu: وابسته به زبان Language
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
being direct: صریح بورن. رک بودن He's finally bei ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn to a stalker: به کسی تبدیل شده که همش بقیه رو می ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pour: Pour me some too برای منم یکم بریز
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leave out: Did u leave out a line یه خط رو جاگ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's not going to work: قرار نیست درست بشه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spreading up: White clouds are spreading up over ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
plead with: لابه و عجز
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
plead with: لابه و عجز
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's not much better: بهت ازاون نیست
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
until that day comes: تاروزی که بیاد ( چشم امید داشتن به ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it took a lot of work: خیلی کار داشت. it took a lot of wor ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cyber love: عشق اینترنتی
١١ ماه پیش