پیشنهادهای ملیسا متولی (١٣)
٥١
٢ سال پیش
١
غلبه کردن
٢ سال پیش
٠
انجام کاری همراه با خودنمایی
٢ سال پیش
٢
شدیداً به سختی؛ به حدت؛ به غایت
٢ سال پیش
٢
چیزی ناخوشایند که منجر به حس مورمور شود
٢ سال پیش
١
تکاپو
٢ سال پیش
١
تمام و کمال؛ به معنای واقعی
٢ سال پیش
٣
با وجود اینکه؛ ولو اینکه
٢ سال پیش
١
حالی به حالی شدن: منقلب شدن
٢ سال پیش
٩
ادا افه آمدن: قیافه گرفتن، پز دادن
٢ سال پیش
٣
قیافه گرفتن؛ پز دادن
٣ سال پیش
٠
شوکه شدن
٣ سال پیش
٥
نوعی اختلاس؛ چیزی را بی سروصدا بالا کشیدن
٣ سال پیش
١
مخفف نموره، کم، اندک یک نمه= یک کم