پیشنهادهای سید سهیل علایی (١٤)
/julAh/ _ صفت _ عربی جُولاه: بافنده، نساج صفتیست برای شخصی که در زمینه بافندگی کار می کند. /julAh/ _ اسم _ عربی جُولاه: عنکبوت اسمیست برای بندپایی ...
/boqz/ _ عربی _ اسم بغض: غم گلوگیر، کینه، دشمنی ناراحتی که شخص در خورد نگه دارد
/ta~Am/ _ اسم _ عربی طَعام: غذا، خوراکی خوردنی طعم دار ( جدای از نوشیدنی ها )
فارسی /setabr/ سِتَبْر: ضخیم، بزرگ، عظیم
/elAhIat~/<br>ِالهیَت: خداوندی، معبودیت
/dastgir/ یاری دهنده، کمک رسان _ زندانی، اسیر
/mahAl/ مَحال: محله ها، مناطق /mohAl/ مُحال: غیرممکن، نشدنی
/kane/ کَنِه: نوعی حشره_انگل /konh/ کُنهْ: اساس، عمق
"خاتمه" واژه ای عربی و در گروه اسم ها، به معنای انتها یا نهایت و سرانجام یا عاقبت است.
معادل پارسی این کلمه پرده نگار است به معنای فایلی برای ارائه مطلبی، شامل یک یا چند اسلاید یا پرده. پاورپوینت نام یکی از محصولات شرکت مایکروسافت و در ...
تلفظ: həˈloʊ معانی: سلام، درود الو، آهای
معانی واژه "جولا" به ترتیب میزان استفاده: ۱. به معنی بافنده و نساج است. ۲. یک نوع عنکبوت است. ۳. نام نوعی پرنده می باشد. ۴. به یک تبار نسبتا بزرگ ...
معانی به ترتیب میزان استفاده: ۱. نام شهرستان مرکزی استان مرکزی است. ۲. اشاره به درختی گرمسیر، با برگ های پهن و همیشه سبز، گل های سرخ و سپید و میوه ا ...
معانی به ترتیب مقدار استفاده: با معنای طایفه، خاندان و سلسله به کار می رود. به معنی موجودات افسانه ای است. به رنگ سرخ اشاره دارد. ( البته می تو ...