تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

رها کردن - ترک کردن مترادف Abandon

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در علوم دامی به معنای دام مادر است. مثال گاو ماده دارای گوساله Calves were removed from their dams : گوساله ها از مادرشان جدا شدند ( جداکردن گوساله ه ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در آمار به معنی "روش" است و به صورت مخفف proc نیز نوشته میشود مثال برای روش آنالیز واریانس: proc anova و به همین صورت در نرم افزار SAS کاربرد دارد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در علوم زیستی و آزمایشگاهی به معنای جدا کردن است Separated from parent material

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در تزریقات به معنی هوای گیری سُرنگ قبل از تزریق به کار میرود

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

خورانده شد/شده ( در زمان گذشته )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

محصول به دست آمده ( کشاورزی و دامپروری )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جدا کردن، دور کردن ( تخصصی علوم دامی ) مثال: Dams and calves were separated یعنی گوساله رو از مادرش جدا کردن/دور کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طرح بلوک های تصادفی برای طرح آزمایشات. بیشتر در مورد اجرای طرح های تحقیقاتی و پایان نامه ها به کار میره

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جیره انتظار زایمان ( جیره دام پا به ماه ) تخصصی علوم دامی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تازه زا . در مورد گاوشیری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در مورد گاو شیری به معنی انتظار زایمان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیچی معلوم نیست

پیشنهاد
٦

تا بوس ندادی نمیذارم بگی