پیشنهادهای محسن ظفری (١٥)
رها کردن - ترک کردن مترادف Abandon
در علوم دامی به معنای دام مادر است. مثال گاو ماده دارای گوساله Calves were removed from their dams : گوساله ها از مادرشان جدا شدند ( جداکردن گوساله ه ...
در آمار به معنی "روش" است و به صورت مخفف proc نیز نوشته میشود مثال برای روش آنالیز واریانس: proc anova و به همین صورت در نرم افزار SAS کاربرد دارد
در علوم زیستی و آزمایشگاهی به معنای جدا کردن است Separated from parent material
در تزریقات به معنی هوای گیری سُرنگ قبل از تزریق به کار میرود
خورانده شد/شده ( در زمان گذشته )
محصول به دست آمده ( کشاورزی و دامپروری )
جدا کردن، دور کردن ( تخصصی علوم دامی ) مثال: Dams and calves were separated یعنی گوساله رو از مادرش جدا کردن/دور کردن
طرح بلوک های تصادفی برای طرح آزمایشات. بیشتر در مورد اجرای طرح های تحقیقاتی و پایان نامه ها به کار میره
جیره انتظار زایمان ( جیره دام پا به ماه ) تخصصی علوم دامی
تازه زا . در مورد گاوشیری
در مورد گاو شیری به معنی انتظار زایمان
هیچی معلوم نیست
تا بوس ندادی نمیذارم بگی