موسی - جزئیات مدال‌ها

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bafflement: سردرگمی ( دست پاچگی ) آنها هنگامی ا ...

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conventionally: چرخ دنده از دو طرف به طور معمول از ...

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exceed: او ادعا کرد که از حد سرعت مجاز فرات ...

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scarcity: املاک قدیمی در این شهر ارزش کمیابی ...

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scarcity: به عبارت دیگر ، ارزش کالاهای کمیاب ...

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acceleration: وی همچنین خواستار تسریع در اصلاحات ...

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cultivated: برای یک انسان متمدن بی توجهی به زبا ...

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impressively: آقای وینچستر به طور تحسین برانگیزی ...

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

distinctive: این شرکت دارای یک آرم ( لوگوی ) متم ...

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dominate: قوی معمولاً بر ضعیف غالب می شود.

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dominate: اجازه ندهید که مشکلات شما بر زندگی ...

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dominant: او شریک اصلی در این رابطه بود.

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dramatically: لحن او با دیدن پول به طرز چشمگیری ( ...

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hazard: یخبندان بیشترین خطر را برای رانندگی ...

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prime: مشتریان مایل به پرداخت هزینه بیشتر ...

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

benefit: ورزش فواید زیادی را برای سلامتی شما ...

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

benefit: استخر شنای عمومی جدید به نفع کل جام ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

вы: شما ↓ вы معادل اینگلیسی you ( plu ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

человек: آدم، انسان، بشر ↓ человек معادل ا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

такой: اینچنین، اینگونه، بسیار ↓ такой م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

его: برای او ( مذکر ) ↓ его معادل این ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

сказать: گفتن، صحبت کردن ↓ сказать/говорит ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

только: فقط ↓ только Pronunciation= [TOHL ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

или: یا ↓ или Pronunciation: [EE - lee ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

еще: هنوز، مقداری بیشتر ↓ еще Pronunci ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

бы: می توانستم، می خواستم، می توانست با ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

себя: خودم، خودت، خودش ↓ себя Pronuncia ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

один: یک، یکی، تنها، همان یکی ↓ один Pro ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

уже: تا قبل از این، برای مدت طولانی، دیگ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

время: زمان، ساعت، فصل ↓ время Pronunciat ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

если: اگر، مگر ↓ если Pronunciation: [Y ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

сам: خودش، شخصاً، خودم ↓ сам Pronuncia ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

когда: وقتی که، وقتی، چه زمانی، گاهی، هنگا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

другой: دیگر، یکی دیگر، متفاوت ↓ другой Pr ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

вот: اینجا، آنجا، این است، آن است، وجود ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

говорить: صحبت کردن، گفتن، بیان کردن ↓ говор ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

наш: مال ما، برای ما، خودمان ↓ наш Pro ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

на всякий случай: На вся́кий слу́чай = محض احتیاط

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

мой: مال من ↓ мой Pronunciation: [moy] ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

стать: شدن، تبدیل شدن، مبدل شدن ↓ стать, ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

при: در، درون، زیر، درباره ی ، کنار، درح ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

чтобы: به منظور، به منظور اینکه، که، بخاطر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

дело: موضوع، مورد، مشکل، کسب و کار، پروند ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

жизнь: زندگی، عُمر ↓ жизнь معادل اینگلی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

кто: چه کسی، کسی که ↓ кто [ktoh] معادل ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

первый: اولین، ابتدا، اول، پیشتاز ↓ первый ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

очень: خیلی، زیاد، کاملاً ↓ очень Pronun ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

два: دو، جفت، زوج ↓ два Pronunciation: ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

день: روز، بعد از ظهر، عصر ↓ день Pronu ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ее: مال او ( مونث، برای او ( مونث، او ر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

новый: جدید، نو، نوین، مدرن، به روز ↓ нов ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

рука: دست، بازو ↓ рука Pronunciation: [ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

даже: حتی ↓ даже Pronunciation: [DAH - ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

во: به، در، عجب ( زمانی که به صورت حرف ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

base jumper: چترباز، باندی جامپینگ کار Definiti ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

со: با، از ↓ со Pronunciation: [suh ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

раз: دفعه، بار، یک، مرتبه/هر موقع، از آن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

где: کجا، جایی ↓ где Pronunciation: [g ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

там: آنجا ↓ там Pronunciation: [tahm] ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

под: زیر، در نزدیکی، تحت ↓ под Pronunc ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

можно: ممکن بودن، امکان پذیر بودن، مجاز بو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ну: خوب، خوب پس، که اینطور ↓ ну Pronun ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

какой: چه، چگونه، کدام ↓ какой Pronunciat ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

после: بعداً، بعد از، پس از ↓ после Pron ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

их: مال آنها ↓ их معادل اینگلیسی their ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

работа: کار ↓ работа Pronunciation: [rah - ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

без: بدون ↓ без Pronunciation: [byehs] ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

самый: ترین ( صفت تفضیلی ↓ самый Pronunci ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

потом: سپس، بعد از، بعدها، بعدش، بعداً، عل ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

надо: باید، نیاز، ، ضروری ، واجب ↓ надо ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

хотеть: خواستن ↓ хотеть, захотеть Pronunci ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ли: که آیا، یا، مگر ↓ ли Pronunciation ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

слово: کلمه، حرف ↓ слово Pronunciation: [ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

идти: آمدن ، رفتن ( خصوصاً با پای پیاده و ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

болшой: بزرگ، مهم болшой Pronunciation: [b ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ought to: مجبور بودن هم معنی میده مثال: "M ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

должен: باید، مدیون، بدهکار، مجبور، بایستی، ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

место: مکان، محل، جای، جایگاه، مقام، موقعی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

иметь: داشتن، مالک بودن، در اصطلاحات به مع ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ничто: هیچ چیز ↓ ничто Pronunciation: [ne ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

сейчас: اکنون، الان، حالا، در حال حاضر، همی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

тут: در اینجا، سپس ↓ тут Pronunciation ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

лицо: صورت، چهره، قیافه، شخص ↓ лицо Pro ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

каждый: هر، هر یک ↓ каждый Pronunciation: ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

друг: دوست، رفیق، یار ↓ друг معادل اینگ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

нет: نه، خیر، حرف نفی، اما ↓ нет Pronun ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

теперь: در حاضر حاضر، هم اکنون، امروزه، حال ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ни: حرف ربط منفی و منفی کننده بخشی از ا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

глаз: چشم، بینایی، دید ↓ глаз Pronunciat ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

тоже: همچنین، نیز، همینطور ↓ тоже Pronun ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

тогда: بنابراین، پس، سپس، در آن وقت، در وق ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

видит: دیدن ↓ видеть Pronunciation: [VE ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

вопрос: سوال، مسئله، موضوع ↓ вопрос Pronu ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

через: از طریق، از راه، در طی ↓ через Pr ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

да: بله، آری، آره، واقعاً، جدی، تا اینک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

здесь: اینجا ↓ здесь Pronunciation: [zdy ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

дом: خانه، ساختمان ↓ дом Pronunciation: ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

боль: درد، صدمه، آسیب، سردرد، دندان درد، ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

потому: زیرا، بنابراین، چون، چونکه، به دلیل ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

сторона: سمت، طرف، سو، مسیر، جهت/سرزمین/وجه، ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

жить: زندگی کردن ↓ жить، пожить Pronunc ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

чем: نسبت به، در عوض، به جای، در مقایسه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

мир: جهان، صلح، کیهان، سیاره ↓ мир Pron ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

об: درباره ی ، در مورد/به پهلوی، به آن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

последний: آخر، آخرین، واپسین، آخری/جدیدترین/ک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

случай: پیش آمد، اتفاق، رویداد/مورد، وضع، ش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

голова: سر، ذهن/استاد ↓ голова معادل اینگ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

более: بیش از، پسوند تر در صفات برتر، بیشت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

делать: انجام دادن ↓ делать، сделать Pron ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

что то: چیزی، هرگونه، هر چیزی ↓ что - то [ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

смотреть: نگاه کردن، تماشا کردن، دیدن، بررسی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ребенок: کودک، طِفل، خُردسال، نوزاد، بَچه ↓ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

какой то: یه، یه جور، یه آدم، کمی، یه مقداری، ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

думать: فکر کردن، تفکر کردن، تصور کردن، معت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

странно: به طور عجیب، به طور عجیب و غریب، عج ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

конечно: البته، یقیناً، قطعاً، مطمئناً، حتما ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mercenaries: مزدوران، سربازان پولکی، اجیر شدگان

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mercenaries: مزدوران، سربازان پولکی، اجیر شدگان

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

сила: نیرو، قدرت، توان، قوا ↓ сила Pron ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

россйский: روسی، روس تبار، روسیه ای ↓ россйск ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

конец: پایان، انتها، آخر، خاتمه، فرجام، یک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

перед: پیش از، قبل از، پیش، جلو، پیش روی، ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

вид: نوع، گونه/منظره، دید، نما/نظر/قیافه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

система: متد، شیوه، روش، ساختار، مجموعه، ساز ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

всегда: همواره، همیشه، پیوسته، همه وقت، هر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

работать: کار کردن، مشغول بودن ↓ работать, п ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

между: بین، میان ↓ между Pronunciation: ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

три: سه ↓ три Pronunciation: [tree] معا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

понять: درک کردن، فهمیدن، متوجه شدن ↓ поня ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

часть: جزء، بخش، قسمت، تکه، قطعه، واحد، عض ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

спросить: پرسیدن، جویا شدن، اجازه گرفتن، درخو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

город: شهر ↓ город Pronunciation: [GOH - ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

дать: دادن، اجازه دادن، واگذار کردن، ارزا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

также: همچنین، همینطور، نیز، هَم ↓ также ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

никто: هیچکس، کسی ↓ никто Pronunciation: ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

понимать: فهمیدن، دانستن، شناختن، متوجه شدن، ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

получить: گرفتن، دریافت کردن، اخذ کردن، بدست ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

отношение: نگرش، طرزفکر، دیدگاه، رابطه، نسبت، ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

лишь: فقط، تنها، فقط بخاطر، صرفاً، به محض ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

второй: دومین، دوم ↓ второй Pronunciation ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

именно: دقیقاً، در واقع، درست، عیناً، براست ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ваш: مال شما ↓ ваш Pronunciation: [vahs ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

хотя: اگر چه ( گر چه ) ، با این وجود، با ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

сидеть: نشستن، به تن آمدن ( به تن خوش پوش آ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

над: بالای، بر روی، بر دیگری، بر فراز، ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

женщина: زن، بانو، همسر женщина Pronunciati ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

оказаться: معلوم شدن، روشن شدن، مشخص شدن، کاشف ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

взять: گرفتن، برداشتن، بردن، به عهده گرفتن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

neither more nor less: نه بیشتر، نه کمتر

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to control oneself: اصطلاح: خود را کنترل کردن، به اعصاب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

прийти: آمدن، رسیدن، حضور یافتن، شرکت کردن، ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

деньги: پول، اسکناس، سکه، وجه، ثروت ↓ день ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

почему: چرا، برای چی ↓ почему Pronunciatio ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ran over: به معنای برخورد کردن مثال: She w ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ran over: به معنای برخورد کردن مثال: She w ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

вдруг: ناگهان، به ناگاه، یهویی، یهو، یکدفع ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

любить: عاشق بودن، دوست داشتن، ترجیح دادن، ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

стоить: ارزش داشتن، قیمت داشتن، هزینه داشتن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

почти: تقریباً، نزدیک به، حدوداً، یکجورایی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

земля: زمین، خاک، سرزمین ↓ земля Pronunc ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

общий: کلی، عمومی، معمول، متداول، همگانی، ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ведь: ولی، لیکن، اما، مگر، زیرا، چون، از ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

машина: ماشین، خودرو، دستگاه، بار ماشین ↓ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

однако: اما، ولی، با این حال، هر چند، ، درع ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

сразу: فوراً، همزمان، فی الفور، بی درنگ، ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

хорошо: خوب، به خوبی، خوش، عالی، دلپذیر، با ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

вода: آب вода Pronunciation: [vah - DAH ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

отец: پدر، بابا ↓ отец Pronunciation: [ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parallel: parallel ( adj ) = موازی، متوازی، ه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parallel: parallel ( noun ) = شباهت ( بین دو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parallel: parallel ( verb ) = شبیه بودن، مشاب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peculiar: peculiar ( adjective ) = خاص، بخصوص ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peculiarly: peculiarly ( adv ) = به طور عجیب و ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peculiarly: peculiarly ( adv ) = به طور عجیب و ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

potent: potent ( adj ) = نیرومند، قوی، قدرت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exceptional: exceptional ( adj ) = remarkable ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scattered: scattered ( adj ) = پراکنده، پخش و ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be scattered to the four winds: اصطلاح یا idioms است به معنی : به 4 ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scatter: scatter ( verb ) = پراکنده شدن، متف ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

steady: steady ( adj ) = solid ( adj ) به ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

solid: solid ( adj ) = مستحکم، محکم، استوا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

solidify: solidify ( verb ) = جامد شدن، سفت ش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to do somebody a solid: اصطلاح یا idioms است به این معنی که ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

slightly: slightly ( adv ) = somewhat ( adv ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monotonous: monotonous ( adjective ) = tedious ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tediously: tediously ( adv ) = به طور خسته کنن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tedium: tedium ( noun ) = کسالت، ملالت، یکن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tedium: tedium ( noun ) = کسالت، ملالت، یکن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brief: brief ( adj ) = کوتاه، موقت/مختصر، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brief: brief ( noun ) = دستورالعمل، شرح وظ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brief: brief ( verb ) = در جریان گذاشتن، م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

distribute: distribute ( verb ) = circulate ( v ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

circulate: circulate ( verb ) = به گردش در آور ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

circulation: circulation ( noun ) = گردش، گردش خ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consistently: consistently ( adv ) = همواره، همیش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

consistent: consistent ( adj ) = منسجم، یکپارچه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

consist: consist ( verb ) = شامل شدن، در بر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

consistency: consistency ( noun ) = ثبات، یکپارچ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exhibit: exhibit ( verb ) = به نمایش گذاشتن، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

display: display ( verb ) = exhibit ( verb ) ...

٨ ماه پیش

مدال‌های موسی