پیشنهاد‌های عبدالحمید قدوسیان (١٧)

بازدید
١٠٥
تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

دامون بخشی از دامنه کوه است، یا دشت بازی که روی دامنه کوه قرار دارد؛ جایی که جنگل تمام می شود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

وسیلۀ نخ ریسی سنتی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

کبفوری / تضاد:ملال / هم خانواده: منشأ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

واژۀ هیئت عربی و به معنی شـکل و صورت چیزی و نیز به معنی عـده و دسـته ای از مردم است. جمع هیئت نیز هیأت اسـت و نباید یکی را به جای دیگری به کار برد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

بی اراده، بی غیرت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

لَهو و لَعب: بازی و سرگرمی، آنچه مردم را مشغول کند. خوش گذرانی [لعَب: بازی / لَهو: سرگرمی]

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

محفظۀ کوچکی که دری جداگانه دارد و برای نگهداری اشیای گران بها به کار می رود، جعبه، صندوق، صندوقچه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

دردا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

محل برآورده شدن حاجت نمونه: حاجت گـه جمله جهان اوست / محراب زمین و آسمان اوست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

اقدام کردن و پافشاری کردن. نمونه: گرازان به تگ ایستاد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

واحد حجم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دگرگون گشت بس روز و مه و سال مرا جاوید یکسان بود احوال ( پروین اعتصامی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

بـی زَلّت و بـی گناه محبـــوسم بــی علّت و بــی سبب گــرفتارم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

سرپرست، کارگزار ارزش امام زاده به متولیش است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

باقی نگذاردن؛فعل گذرای به مفعول می سازد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

ساده و متواضع و فروتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

سخن سجع دار و موزون