مریم صدری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brand preference: رجحان برند

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brand visibility: روئیت پذیری برند

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gross margin: حاشیه سود ناخالص

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bake into: در هم تنیده

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dirty little secret: راز مگو

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

first cut: نسخۀ اولیه ( پیش از ویرایش ) پیش ن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

show up for someone: کنار کسی بودن وقتی به شما نیاز دارد

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

competency gap: کمبود شایستگی ها

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shapability: شکل پذیری

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get stuck in a rut: دچار روزمرگی شدن گرفتار روزمرگی شدن ...

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

building on: بنابر با تکیه بر

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boom period: دورۀ رونق و شکوفایی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pilot scheme: طرح آزمایشی پروژه ی آزمایشی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take lightly: جدی نگرفتن، ساده از کنار موضوعی گذش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in charge: زمام امور را در دست گرفتن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

money pit: چیز پر هزینه و پر خرج

١١ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١١ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get up to speed: در جریان اطلاعات جدید قرار گرفتن به ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go without saying: بدیهی است که

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

market test: آزمون بازار

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

market test: آزمون بازار

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the lie of the land: وضعیت چگونگی اوضاع

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the lie of the land: وضعیت چگونگی اوضاع

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

only takes you so far: این تازه شروع ماجراست تازه اول کاره ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

only takes you so far: این تازه شروع ماجراست تازه اول کاره ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to get things done: اداره کردن امور به انجام رساندن امو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to get things done: اداره کردن امور به انجام رساندن امو ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it was only when: درست از همان زمان بود که

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it was only when: درست از همان زمان بود که

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

general term: اصطلاح عام اصطلاح کلی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

general term: اصطلاح عام اصطلاح کلی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

illusory correlation: همبستگی وهمی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

consistency bias: سوگیری همسازی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consistency bias: سوگیری همسازی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

egocentric bias: سوگیری خودمحور

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

egocentric bias: سوگیری خودمحور

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

representativeness: در سوگیری های شناختی به معنای "مُعَ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

product launch: معرفی محصول جدید به بازار

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fundamental attribution error: خطای بنیادی اِسناد

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emotional makeup: ساختار عاطفی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

job diagnostic survey: پیمایش تشخیصی شغلی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

job diagnostic survey: پیمایش تشخیصی شغلی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in charge: زمام امور را در دست گرفتن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

specialization: تخصص گرایی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

product area: گستره محصول

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

product area: گستره محصول

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

global integration: ادغام جهانی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

global integration: ادغام جهانی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

solid line reporting: گزارش دهی مستقیم

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

solid line reporting: گزارش دهی مستقیم

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dotted line reporting: گزارش دهی غیر مستقیم

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dotted line reporting: گزارش دهی غیر مستقیم

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put in long hours: مدت طولانی ( روی یک پروژه ) کار کرد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put in long hours: مدت طولانی ( روی یک پروژه ) کار کرد ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fallback position: طرح جایگزین

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fallback position: طرح جایگزین

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perfunctory: عجولانه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

participant observation: مشاهده حین مشارکت

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nondirective interview: مصاحبه غیرمستقیم

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nondirective interview: مصاحبه غیرمستقیم

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

licensee: جوازداران

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

direct mail: تبلیغ با پست مستقیم پست مستقیم: شکل ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

after sales care: مراقبت های پس از فروش

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

after sales care: مراقبت های پس از فروش

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

established market: بازار توسعه یافته

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

established market: بازار توسعه یافته

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

immediate competitor: رقیب فوری

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

immediate competitor: رقیب فوری

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

best bet: مطمئن ترین روش

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

individual business: کسب و کار فردی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

individual business: کسب و کار فردی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

payoff matrix: ماتریس بازدهی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

payoff matrix: ماتریس بازدهی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

building on: بنابر با تکیه بر

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

building on: بنابر با تکیه بر

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep it simple: ساده کردن مسئله قابل فهم کردن موضوع

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep it simple: ساده کردن مسئله قابل فهم کردن موضوع

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

niche: در متون مدیریتی: گوشه ی خاص بازار؛ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

closely related: ارتباط تنگاتنگی داشتن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brain storming: طوفان فکری

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

withhold: اجتناب کردن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abductive reasoning: استدلال ربایشی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abductive reasoning: استدلال ربایشی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

design led: طراحی محور

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

design led: طراحی محور

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

creative destruction: تخریب خلاق

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

creative destruction: تخریب خلاق

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

architectural innovation: نوآوری معمارگرایانه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

architectural innovation: نوآوری معمارگرایانه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sustaining innovation: نوآوری پایدار نوآوری مداوم

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sustaining innovation: نوآوری پایدار نوآوری مداوم

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

low end customer: مشتریان سطح پایین

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

low end customer: مشتریان سطح پایین

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

noncustomer: غیر مشتری

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

noncustomer: غیر مشتری

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sense of purpose: حس هدف

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sense of purpose: حس هدف

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

with a strong hand: با قدرت تمام

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

with a strong hand: با قدرت تمام

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seed money: سرمایه ی مرحله ی کشت ایده

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lead user: کاربر پیشرو

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

body of thinking: مجموعه تفکرات

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

review meeting: جلسه ی بازنگری

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sequential investing: سرمایه گذاری متوالی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

front end of innovation: مقدمات نوآوری

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fuzzy front end: مقدمات فازی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

financial measures: معیارهای مالی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nonfinancial measures: معیارهای غیرمالی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

direct cost: هزینه مستقیم

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pilot scheme: طرح آزمایشی پروژه ی آزمایشی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

factory utilization: بهره وری از کارخانه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

waste rate: نرخ تولید پسماند

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

return on equity: بازده حقوق صاحبان سهام

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cost of capital: هزینه سرمایه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

capital asset: دارایی سرمایه ای

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

invested capital: سرمایه ی به کار گرفته شده

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

capital lease: لیزینگ سرمایه ای

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

operating lease: لیزینگ عملیاتی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cost of sale: هزینه فروش

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

days inventory: دوره ی نگهداری موجودی کالا

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

days payable: دوره ی تسویه ی حساب های پرداختنی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

price volatility: نوسان قیمت

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

price volatility: نوسان قیمت

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

implied volatility: نوسانات ضمنی تلاطم ضمنی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lognormal distribution: توزیع نرمال لوگاریتمی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

maturity date: تاریخ سررسید زمان سررسید

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defensive stock: سهام تدافعی سهام دفاعی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

excess return: بازده اضافی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

correlated asset: دارایی همبسته

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stock movement: جنبش سهام

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

geometric growth: رشد هندسی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

forward buying: خرید انبوه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

one price policy: سیاست تک قیمتی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

return policy: سیاست مرجوعی کالا

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

user persona: پرسونا کاربر

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

proto persona: پرسونای اولیه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

immune system defect: نقص سیستم ایمنی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

see something up close: چیزی را از نزدیک و با دقت دیدن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to get stuck in a rut: گرفتار روزمرگی شدن دچار روزمرگی شدن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get stuck in a rut: دچار روزمرگی شدن گرفتار روزمرگی شدن ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get right to the point: به اصل مطلب پرداختن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what somebody would have given for something: این عبارت را با یک مثال توضیح میدهم ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in a different light: in a different way به طور متفاوت جو ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

show up for someone: کنار کسی بودن وقتی به شما نیاز دارد

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

real talk: بی رودربایستی صحبت کردن بی تعارف حر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

good: ماهر، کار بلد، کار درست

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be out of a job: بیکار بودن کار نداشتن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hold a job down: شغل یا کار خود را حفظ کردن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a job lot: اجناسی که یک جا خریداری شده کالایی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get it together: to make a decision or take a positi ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

public accomodations: خدمات رفاهی عمومی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

administrative division: تقسیمات کشوری

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

folded deposit: نهشته های چین خورده

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rage quit: angrily abandon an activity or purs ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play full out: انجام یک کار به هر قیمتی؛ انجام کار ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

newsflash: معمولاً وقتی که می خواهند به طعنه ب ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

checked out: سر درگم

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

checked out: سر درگم

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chief mate: افسر اول عرشه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

swing around: to turn around quickly or to turn s ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a big deal: مسئلۀ خطیر

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gain clarity: آگاه شدن به واقعیت پی بردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regression: در فرهنگ لغت واژۀ رگرسیون از لحاظ ل ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

specialist knowledge: دانش تخصصی specialist knowledge inc ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

editorial deadline: مهلت تحریریه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

forwarding company: شرکت حمل و نقل

١١ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

مدال‌های مریم صدری