P.kh - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

centrifuge: Centrifuge is a system which cut of ...

٣ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

قانون خیلی خاصی نداره و فقط یکسری ...

١١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

ببینید توی فارسی مثلا ما میگیم : ب ...

١١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

قانون خیلی خاصی نداره و فقط یکسری ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

won: Won is the past of win Won گذشته ی ...

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fill out a form: Fill out a form means complete a fo ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

boiling water: Boiling water is the water that its ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

library: Library is a shelf that people used ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

teacher: Teacher means someone who teaches t ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apple: Apple is a fruit ______ Example : m ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

customer: customer means client

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

marathon: Marathon is a long game that many p ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

smile: When you're happy or friendly you w ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

smile: Smile : when you're happy or friend ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confused: Confused means someone who doesn't ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fly on a plane: Fly on a plane means go on a trip o ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

twin towers: Twin towers means two high building ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

taking risk: Taking risk : it mean do dengerous ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

taking risk: Taking risk : it mean do dengerous ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appear: . Appear means suddenly be shown in ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

absentminded: When we say someone is absent minde ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get a promotion: We can say when a person is terrifi ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

job hunt: Job hunt means try to find a job __ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

training course: Training course means a learning pe ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

work overtime: Means work in time that it's not ne ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make something out: Make something out means complete o ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lose one's temper: Lose one's temper means suddenly be ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ite: Ite , is a suffix which we put it a ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drop sb off: Drop somebody ( or something ) off ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concern: Concern means being worried about s ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reelect: Reelect means to vote somebody ( wh ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ladylove: Ladylove is a lady who a man has fe ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suppressant: آنها همچنین یک داروی کاهنده خارق ال ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sound: خواب عمیق

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های P.kh