پریا زین العابدین - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

battered: مست و پاتیل

٢ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١٠ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ground coffee: دانه های قهوه آسیاب شده ، به طور کل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ground coffee: دانه های قهوه آسیاب شده ، به طور کل ...

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ground troops: سربازان پیاده نظام، نیروی زمینی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the ground: کف خیابان ( = بین مردم، بین مردم عا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thick on the ground: فت و فراوان، خیلی زیاد، مثل پشکل ری ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

one's feet on the ground: جای پای خود را محکم کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grounds for: چیزی ریشه ی چیزی دیگر بودن ، چیزی د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grounds for: چیزی ریشه ی چیزی دیگر بودن ، چیزی د ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in on the ground floor: ابتدای و شروع هر کاری مثلا در سرمای ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be in on the ground floor: از اول پای ( کار ) بودن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be riveted to the spot: یک جا خشک زدن، یک جا ثابت شدن ( از ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be riveted to the ground: یک جا خشک زدن، یک جا ثابت شدن ( از ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

riveted to the spot: با حال یک جا خشک زده، ثابت شده، چسب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

coral reef: فقط معنیش میشه صخره مرجانی نه ساحل ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adaptation of: مطابقِ، بر طبقِ، براساسِ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bill: دوستان خواهش میکنم تکراری ننویسید خ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

easel: دوستان خواهش میکنم تکراری ننویسید ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cosmogony: کیهان شناسی غلطه معنی درست کیهان زا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cable railway: تله کابین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wizardry: علوم و فنون

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cantaloupe: کاربر dark light واقعا عالی بود دست ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a century note: اسکناس صدی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lower chamber: مجلس شورا، مجلس عوام، مجلس نمایندگا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

upper chamber: مجلس سنا، مجلس اعیان

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

game all: مساوی، ( هر دو طرف ) مساوی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

see through sb's game: دست کسی را خواندن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

none of your little games: کلک موقوف! کلک بی کلک! سعی نکن به م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make game of sb: کسی را مسخره کردن/دست انداختن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

game is up: همه چیز بر ملا شده بازی تما شده اس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

the game is up: همه چیز بر ملا شده بازی تما شده اس ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's a game two people can play: اگر قرار به کلک زدن باشد همه بلدند ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what's the game: چه کلکی تو کاره؟ چه کاسه ای زیر نیم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

big game: شکار بزرگ

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be game for: پای چیزی بودن پا کار بودن دل چیزی ر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

game away: ) در قمار ) باختن

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های پریا زین العابدین