جدیدترین پیشنهادها
٣ سال پیش
٧
hinder /impede باز داشتن ( ب معنای جلوگیری کردن ) و یا ناکام گذاشتن prevent or hinder the progress of
٣ سال پیش
٥
not proper/bad or unfavorable نابهنگام /ناجور / پیش بینی نشده
٣ سال پیش
٢
put an end to /// to stop or end by force خاتمه دادن
٣ سال پیش
٠
adj****about to happen or waiting to happen There were whispers that a deal was pending. preposition****used to say that one thing must wait until ...
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.