دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٢,٥٥١
رتبه در دیکشنری
١,٥٢٩
لایک
٢٦٤
دیسلایک
٥٥
جدیدترین پیشنهادها
٤ ماه پیش
٠
واجب - - - در دین
٦ ماه پیش
٠
معنی دقیقش به فارسی: Noun: کسی که بازارگرمی می کند Verb: بازارگرمی کردن
١ سال پیش
-٢
از اینا که سربازای اسرائیلی تنشون میکنن
٢ سال پیش
٠
دیر کردن
٢ سال پیش
١
فطرت ، ذات
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.