دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٢,٤١٦
رتبه در دیکشنری
١,٤٨٥
لایک
٢٥١
دیسلایک
٥٣
جدیدترین پیشنهادها
١ ماه پیش
٠
معنی دقیقش به فارسی: Noun: کسی که بازارگرمی می کند Verb: بازارگرمی کردن
٩ ماه پیش
-٤
از اینا که سربازای اسرائیلی تنشون میکنن
٢ سال پیش
٠
دیر کردن
٢ سال پیش
١
فطرت ، ذات
٢ سال پیش
-٥
تسخیر ، فتح ، کنترل ( یک کشور )
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.