نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
business district: منطقه تجاری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
business district: منطقه تجاری
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mind blowing: خفن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
employer: صاحبکار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
creationist: معتقد به نظریه آفرینش، آفرینش گرا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
ruthless: "با عزم و اراده و مصمم" معنی درستی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
hypothesis: با توجه به تفاوت فرضیه و نظریه، این ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
concede a goal: گل خوردن ( مسابقه )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
concede a goal: گل خوردن ( مسابقه )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i've been meaning to: خیلی وقته که میخوام. . .
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brains: brain= مغز ) اسم ( brains= نابغه، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
miserable: مایوس، درمانده، دلگیر، غم انگیز نا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
doubtful: مشکوک، مظنون، مردد ( هم صفت فاعلی ه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
attract attention: جلب توجه کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in my way: به روش من
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in my way: به روش من
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come up with: جور در آمدن با. . . منطبق کردن با
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fun loving: خوش مشرب، خوشگذران ( شخص ) باحال، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
broadway show: یه تئاتر معروف در نیویورک
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
watched: تحت نظر، تحت مراقبت ( صفت ) تماشا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ignition: اتصال کوتاه، مدار کوتاه ( برق )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
live: البته تلفظ در معنای فعلی میشه: lɪv ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
caught up: گیر افتاده، گرفتار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
power lead: کابل برق، رابط منبع تغذیه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shearing: برش زنی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
limestone: سنگ آهک یا سنگ حاوی کربنات سدیم. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fillet weld: جوش نبشی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fillet weld: جوش نبشی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١ سال پیش