محمد حاتمی نژاد - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ordinarily: معمولا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

yield: به بار اوردن ( پیامد، نتیجه )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

been made: تامین

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pieceworkers: کارگران کارمزدی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pieceworker: کارگر کارمزدی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

forth: ال اخر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

occasionally: هر از گاهی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

putting on lotion: کرم زدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

endless: بینهایت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beyond: فراتر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mentalistic: ذهن گرایانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

remains: کماکان

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be know: معروف شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

require: نیاز

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

verbal instruction: دستورالعمل کلامی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

verbal instruction: دستورالعمل کلامی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

soundly: حسابی مثلا شخص حسابی کتک خورد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

criticize: سرزنش کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

filled: پر از چیزی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gleefully: خوشحالی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

instance: For instance=for exampleبعنوان نمون ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

restlessly: بی قرار مثال: Paced restlesslyبا بی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intrigued: کنجکاو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vainly: بیهوده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

manner: شیوه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conclusive: قطعی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

respects: جنبه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

botanists: گیاه شناس

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

botanist: گیاه شناس

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

botanist: گیاه شناس

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clearest: واضح ترین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assumptions: فرض ها

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assertion: اظهار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stand: معتبر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

utile: موثر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

procedures: Methods

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unassembled: قطعات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reaching: دستیابی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the initial state: حالت مقدماتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contemplating: تامل کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

firs: اولا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

formulate: تدوین کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hidden costs: ضرر های پنهان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adopt: به کار بردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

yellow pages: دفترچه تلفن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

respect: With respect در رابطه با. . . . .

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

present case: مورد موجود

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prefere: ترجیح دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

similary: همچنین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dividing: تقسیم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reduce: کاهش دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stems: ناشی شدن از

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

difficulties: مشکلات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gathering: گرداوری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perspiration: عرق ریختن، سخت کوشی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

illumination: روشنگری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

encourage: ترغیب کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

similarity: نقطه مشترک

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do not apply: کاربرد ندارد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

commonly: همگانی، عمومی، متداول

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the g factor: عامل g در روانسنجی اسپیرمن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

twins reared: دو قلو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

theoretical: نظری Theoretical purposes مقاصد نظ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

theoretical: نظری Theoretical purposes مقاصد نظ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strictly: صرفا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

distribution: Distribution Of scores توزیع نمرات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inferred: نتیجه گرفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

answerable: مستلزم جوابگو مسئول

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

monarchic: سلطنتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monarch: فرمانروا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

modification: تغیر شکل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mainly: اغلب، عمدتا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

applicant: داوطلب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

specialization: تخصص

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

athlete: ورزشکار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regardless: صرف نظر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

performing: انجام دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

encoding: رمزگردانی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drawing inferences: نتیجه گیری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mapping relationships: پی بردن به روابط

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interpreting: تعبیر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extensive: زیاد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interpret: تعبیر تفسیر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

main: اصلی، عمده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consistent: باثبات، استوار

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

odd numbered: عدد فرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

even numbered: عدد زوج

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

license: تصدیق, اجازه، گواهینامه، پروانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regulations: Laws and regulations قوانین و مقررا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

property: ویژگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eyesight: بینایی. دیدچشم چشم بینا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eyesight: بینایی. دیدچشم چشم بینا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

coordination: هماهنگی مثلا: Motor coordinationه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scholar: پژوهشگر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

colonic: تشنجی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tonic: مرحله انقباض عضلات در حملات صرع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

seizure: حمله تشنجی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ictus: حمله

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

amnestic disorder: اختلال نسیانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

adjustment: سازگاری، انطباق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intrusion: مزاحمت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

denial: انکار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

implied: اشاره داشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adopted: پذیرفته شده اختیار شده خوانده شده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reared: بزرگ شده رشد یافته

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reared: بزرگ شده رشد یافته

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

separate: Separate enviroments محیط جداگانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shared: مشترک

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

moderately: تا اندازه ای

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

instinct: غریزه ، سائق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

evolutionary: تکاملی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

evolutionary: تکاملی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expectancy: انتظار توقع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sensation seeking: در جستجوی هیجان خواهان هیجان

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

achievement motivation: انگیزه پیشرفت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

achievement: Achievement motivation انگیزش پیشرف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

diverse: گوناگون various

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fixed: ثابت، تثبیت شده،

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expressed: اعلام میدارد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

predator: مهاجم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

perspiring: عرق کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perspiring: عرق کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strives: می کوشد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

furnace: شوفاژ خانه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drive theory: نظریه سائق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

states: حالت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adonis complex: عقده ادونیس ( مربوط به اختلال بدریخ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

delayed sleep phase: تاخیر مرحله خواب

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

negative affectivity: هیجان پذیری منفی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

detachment: بریدگی بی اعتنا بدون دلبستگی دل گ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

psychoticism: گرایش روانپریشی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incentive: stimulus

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

biological drive: سائق زیستی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no longer held: دیگر معتبر نیست

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obtain: gainمترادف

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sake: به خاطر، به جهت Own sakeبخاطر خود

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intrinsic motivation: انگیزش درونی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intrinsic motivation: انگیزش درونی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

performer: انجام دهنده، عمل کننده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

competence: capability

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

battle: کشمکش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

businessperson: کاسب

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

key motive: انگیزه مهم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deficiency needs: نیاز های کمبود

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

DSM: Diagnostic and Statistical Manual o ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

utilization: مصرف

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

basal metabolism: سوخت ساز پایه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

monitors: در بعضی از جملات کنترل کردن معنی می ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monitors: در بعضی از جملات کنترل کردن معنی می ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set point: ( نقطه تثبیت ) معنی بهتری میتونه با ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

break: تجزیه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

glucose: گلوکز:نوعی قند ساده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glucose: گلوکز:نوعی قند ساده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

portion: مقداری، قسمتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

intestinal: روده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intestinal: روده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

distention: بادکردگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cholecystokinin: کولوسیتوکنین یا CKK

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

motivational dispositions: امادگی انگیزشی در نظریه الپورت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

autistic disorder: اختلال در خودماندگی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

childhood disntegrative disorder: اختلال فروپاشنده دوران کودکی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

travels: حرکت کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

storage sites: مخزن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regulate: تنظیم

١٠ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gets it: موفق میشود

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gets it: موفق میشود

١٠ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gives: بیان کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

substage: زیر مجموعه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

substage: زیر مجموعه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

preconventional: پیش عرفی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indentified: مشخص شده، شناسایی شده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

combining: ترکیب کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self contered: خود محور ( روانشناسی )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self contered: خود محور ( روانشناسی )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

associated: در مورد همبستگی بین دو موضوع مثلا ف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reproduction: تولید مثل، تکثیر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

landmark: رویداد مهم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concrete: در مراحل رشدی - شناختی پیاژه به معن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foreclosure: ضبط هویت ( روانشناسی )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reached: رسیده، حاصل شده، دست یافتن، به چیزی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

midtwenties: بین ۲۰تا ۳۰سالگی ( دهه میانی عمر )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

noticeable: محسوس، برجسته، قابل مشاهده، ملموس

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

weaker: ضعیف تر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

basal metabolic: سوخت ساز پایه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

endurance: استقامت ، تحمل

١٠ ماه پیش

مدال‌های محمد حاتمی نژاد