نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
trail run: trail running the sport or activity ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
momma: مادر، مامان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
call at: make a break stop on public transpo ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
call in on: کسی را به صورت کوتاه و مختصر ملاقات ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
complicated: بیشتر بار معنایی منفی داره یعنی پیچ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put yourself first: خودت رو در اولویت اول زندگیت قرار ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put yourself first: خودت رو در اولویت اول زندگیت قرار ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that is a bunch of crap: آن کاملاً اشتباه و نادرست است.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
philips screwdriver: پیچ گوشتی چهارسو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
machine screw: پیچ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
thirst: اشتیاق و عطش زیاد برای انجام کاری د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
feel like: اگر بعدش اسم بیاید به صورت ساده می ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he does not fly with me: او با من موافق نیست.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
chrysanthemum: گل داوودی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chrysanthemum: گل داوودی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
daffodil: گل نرگس
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
daffodil: گل نرگس
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lily: گل سوسن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lily: گل سوسن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
when it comes to: وقتی صحبت چیزی بشه یا وقتی نوبت چیز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
proficiency test: آزمون مهارت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
owe: معنی دیگر آن یعنی از کسی سپاسگزار ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that's very kind of you: ازتون سپاسگزارم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
work hard play hard: یعنی باید بین کار و زندگی تعادل ایج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
work hard play hard: یعنی باید بین کار و زندگی تعادل ایج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what's your deal: فازت چیه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give it a rest: بس کن، چرت نگو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leave the door ajar: در رو نیمه باز بذار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep it low: مخفی نگه داشتن چیزی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep it low: مخفی نگه داشتن چیزی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
use: استفاده کردن سوء استفاده کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mind your manner: مراقب رفتارت باش
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
catch to you later: فعلا خداحافظ، بعدا می بینمت talk to ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dead: در مورد گوشی یعنی شارژ نداشتن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dead: معنی خیلی رو هم داره dead interesti ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
agitated mind: ذهن ناآرام
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bugger: یک نوع فحش است به معنی لاشی .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
big: مهم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have bigger fish to fry: کار مهم تری برای انجام دادن، داشتن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pooped: خیلی خیلی خسته
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
killer whale: وال کشنده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
POD: دسته نهنگ ها
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dodgy: ناصادق، فریبکار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stick around: همین دور و بر باش، جایی نرو.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stick around a while: چند دقیقه ای همین دور و بر باش.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
beginner's luck: شانسی که افراد غیرحرفه ای به دست می ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beginner's luck: شانسی که افراد غیرحرفه ای به دست می ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lucky me: خوش به حالم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
l am lucky to be here: افتخار منه که اینجایید
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cheugy: برخلاف trendy است یعنی کسی که از مد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dosh: کلمه عامیانه برای پول است.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
moolah: کلمه عامیانه برای پول است.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
talk someone's ear off: مخ کسی را با پر حرفی خوردن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
talk someone's ear off: مخ کسی را با پر حرفی خوردن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what else is new: بیشتر مواقع در آخر گفتگوها می آید و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please after you: اول شما بفرمایید ( تعارف در درب ورو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
time lapse: فیلم برداری یک فرآیند طولانی در زما ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
express my gratitude: بیشتر در انتهای نامه ها نشانه های ت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lives on air: در حال پخش برنامه لایو به صورت زنده ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smell like a pig: یعنی اینکه بوی بدی می دهی مثل بوی خ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
corsair: کشتی دزدان دریایی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stay on the fence: بین دوراهی قرار گرفتن و قادر به تصم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do not split hairs: به مسائل غیر ضروری و مهم پرداختن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
check up on sb: به یک نفر سر زدن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep in check: چیزی را تحت کنترل گرفتن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
h e double hockey sticks: منظور جهنم hell است.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bloody: یکی از معادل های fucking است. bloo ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clear the air: سنگا رو باهم وا کردن، سوء تفاهم ها ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the mood for: هوس چیزی رو کردن مثلاً ساندویچ.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
plug in: دوشاخه رو به برق زدن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wean off: کم کم وابستگی خود را به چیزی کم کرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chip on one's shoulder: کسی که همیشه از دست دیگران ناراحت ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
holding a grudge: کسی که عقده ای هست.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
capture: ضبط کردن از طریق فیلم یا عکس.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it is safe to say: به قطع یقین.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take down: از پا در آوردن کسی یا چیزی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was on an iv: من زیر سرم بودم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hang on: صبر کردن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turned up nose: بینی سربالا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
make off: ترک کردن با عجله
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make of: نظر در مورد یک شخص یا چیز.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i told you so: دیدی بهت گفتم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
touch: در تماس و ارتباط بودن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do not fret: غصه نخور، نگران نباش
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nothing really: همان معنی nothing much رو می دهد به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
twiddle one's thumbs: عاطل و باطل بودن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
twiddle ones thumbs: عاطل و باطل بودن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
taper: کم کم کاهش یافتن و کم شدن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tone down: از شدت چیزی کم شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tone down: از شدت چیزی کم شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
decent wage: حقوق کافی و مناسب.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
chuff: آدم خوشحال
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
chuffy: در زبان عامیانه یعنی آدم خوشحال.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
forced smile: لبخند زورکی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that is a bit of mouthful: چیزی که توضیح دادنش خیلی نیاز به حر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you with me so far: حواست به منه؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am with you so far: حواسم به توئه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you been sarcastic: داری تیکه میندازی؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i did not mean it: منظوری نداشتم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
licence renew: تمدید گواهینامه.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nerve: جسارت، پررویی، بی شرمی دل و جرات
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sparkly eyes: چشمان براق و درخشان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
was about to: داشتم I was about to call you داش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put on: گوشی را به دست کسی دادن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brainiac: خیلی باهوش
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a second: فقط یک ثانیه زمان میبره یعنی اینکه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unanimous: هم رای، متفق القول.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
jab: سوزن یا آمپول زدن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
first jabbed: تزریق دوز اول واکسن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
play offs: بازی های حذفی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hop along: برو کنار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am be darned: من خیلی غافلگیر و سورپرایز شدم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
out of wing: غیرقابل کنترل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pinned ya: خاکت کردم در کشتی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١٠ ماه پیش