نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
outage: قطعی برق power outage
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
backup power: برق اضطراری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
block down: گیر کردن مثلا در آسانسور.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
back on: وصل شدن مثلاً آب یا گاز یا برق که ق ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do not egg him on: پرش نکنید، شیرش نکنید.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
electioneer: مبارزه انتخاباتی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
polling day: روز انتخابات که همانelection day می ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
election day: روز انتخابات که همان polling day می ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
televised debate: مناظره تلویزیونی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run off: دور دوم انتخابات
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
creepy: ترسناک
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crappy: چیز داغون و به دردنخور
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
check with: تایید و تصدیق گرفتن از کسی یا با کس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
check on: معاینه و چک کردن کسی یا چیزی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
specify: به وضوح توضیح دادن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gravitational pull: کشش گرانشی زمین
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gravitational pull: کشش گرانشی زمین
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
say i do: ازدواج کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
walk down the aisle: ازدواج کردن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
take to something like duck to water: یک فعالیت جدید را به راحتی و به آسا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be in uncharted waters: در یک موقعیت ناشناخته بودن که عموما ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
blackfish: همان catfish است یعنی کسی که در شبک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
surrogate: رحم اجاره ای، کسی که به جای زن نازا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cultural appropriation: پذیرش آداب ، رسوم ، عقاید و غیره از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is doing my head in: انگار کسی تو مخ آدم باشه و آدم رو ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are driving me crackers: داری دیوونم می کنی داری اذیتم می کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you will be fine: بعد از امتحان استفاده میشه که یعنی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
detox: ترک یه چیزی مثل شبکه های اجتماعی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
curb the time: زمانت رو کنترل بکنی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
waste away: خیلی لاغر و ضعیف شدن معمولا به خاطر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
waste away: خیلی لاغر و ضعیف شدن معمولا به خاطر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold to: ماندن سرقول یا حرف زده شده.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold to: ماندن سرقول یا حرف زده شده.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get it: برای تشویق افراد برای انجام کاری گف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
maccharoni: ماکارونی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
twist contest: یک نوع مسابقه رقص که به بهترین رقاص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tictac: یک آبنبات معروف نعنایی است.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tictac: یک آبنبات معروف نعنایی است.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am on the move: من مدام از جایی به جای دیگر می روم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
DIP: یک نوع سس که داخل آن بیسکویت و غیره ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spitting image: مثل سیبی که از وسط دو نصف کردن و ای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
absent look: نگاه بدون دقت و نگاه بدون توجه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm done with you: دیگه باهات کاری ندارم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stumped: I am stumped من هنگ کردم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
good riddance: شرت کم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
compelling: گیرا، جذاب
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get the hell out: گورتو گم کن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
honorary: شغل افتخاری که حقوق نداره
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
transgressor: متجاوز، متخلف، خطاکار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
omniscient: همه چیز دان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
it's no picnic: یک چیزی سخت است و راحت نیست
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please respond: لطفا پاسخ بده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blatant: وقیح و شرم آور
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
triple threat: کسی که در سه چیز همزمان با هم مهارت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
all kinds of: همه نوعش
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bulk up: افزایش حجم و وزن بدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wide angle lens: عدسی با زاویه باز
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
utility company: شرکتی که خدمات آب، برق، گاز به مردم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
utility company: شرکتی که خدمات آب، برق، گاز به مردم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
makeup case: جعبه لوازم آرایش
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go get: بری و یه چیزی رو برداری و دوباره بر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
besides: تازشم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
loose tooth: دندان لق
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pain in the ass: رو مخ بودن، رو اعصاب بودن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lose our head: از دست دادن خونسردی و کنترل بر خود.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sell like hot cakes: مثل برق فروش رفتن چیزی، بازار داغ د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sit tight: صبور باش ، منتظر بمون
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crazy busy day: یک روز شلوغ و پلوغ که خیلی کار داری ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
carving: مشتاق و بسیار علاقه مند sugar carvi ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i could not have said it better myself: من کاملا موافقم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
than: اگر بعد از than اسم بیاید یعنی از، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
air pocket: کیسه هوا در هواپیما
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
off course: خارج از مسیر اصلی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blessing and curse: چیزی که هم خوبی داره و هم بدی مثلا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thanks for the reminder: ممنون که بهم یادآوری کردی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shady: آدم مشکوک
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
low key weekend: آخر هفته ساکتی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a bit pricey: چیزی گران است.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fortune: پول خیلی زیاد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
steep: قیمت خیلی گران steep prices قیمت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that is a bit on the dear side: چیز خیلی گران
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do not make me beg: مجبورم نکن التماس کنم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sell yourself: توانایی ها و استعداد خودت رو نشون ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can't help myself: نمی تونم جلوی خودم رو بگیرم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
silly me: حماقت و اشتباه کردم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
silly me: حماقت و اشتباه کردم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
see if i care: برای من مهم نیست.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
see if i care: برای من مهم نیست.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take a hike: بزن به چاک.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
vertically: عمود، راست، صاف
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
congestion: ازدحام، شلوغی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
say cheese: one two three say cheese هنگام عکس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
white chocolate: شکلات سفید که خیلی تلخ نیست و برعکس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my voice is lost: صدام گرفته، صدام درنمیاد.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take somebody under your wing: کسی رو زیر بال و پر خودت قرار دادن، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
boo: برای ترساندن استفاده میشه، پخ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
condition: حال عمومی انسان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
condition: بیماری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mental condition: بیماری روانی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
heart condition: بیماری قلبی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
baton president: عصای قدرت که از یک رئیس جمهور به رئ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bucket lift: بالابری که یک واگن سطل مانند دارد ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
climb down: پایین آمدن و برعکس climb up است.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
journey: در مورد انسان سفر کردن و در مورد حی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
break into: به زور وارد جایی شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cultivaton base: پایه کشت که از طریق آن بقیه گیاهان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
since: اگر since در آخر جمله بیاید یعنی از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no fly zone: منطقه پرواز ممنوع
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
recede: به تدریج کم شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mia: کسی که برای یک مدت طولانی دیده نشده ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go mia: کسی خودش را از چشم کس دیگری دور نگه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tried hard: در یک موقعیت دشوار سخت تلاش میکنه و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
step back: یعنی از یک موقعیتی به عقب برگشتن و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can i slide past you: میشه رد بشم مثلا در سینما
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scoot over: جا باز کن بشینم، بکش کنار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
candidate's headquarter: ستادهای انتخاباتی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
compelling: خیلی قوی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
profound: عمیق
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bounce off the walls: فعال و پر از انرژی بودن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
browse: چرخیدن در بازار و سرسری نگاه کردن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
close down: برای همیشه تعطیل شدن یه چیزی مثلا ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wiggly: ماکارونی پیچ پیچی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brisk walk: پیاده روی به سرعت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
consistency is the key: ثبات قدم داشتن مهمترین عامل در موفق ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blown away: شوک زده و سورپرایز شدن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have something up ones sleeve: چیزی در آستین داشتن، نقشه پنهانی دا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't afford the time: من وقت برای انجام کاری رو ندارم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
afford: وقت کافی برای انجام کاری رو داشتن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
short of time: وقت نداشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
short of time: وقت نداشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
plenty of time: وقت کافی و زیادی برای انجام کاری دا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bellwether: پیشگام، پیش آهنگ، هر کسی یا چیزی که ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get back with both feet on the ground: از یک موقعیتی فهم واقع گرایانه و رو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
have both feet on the ground: واقع گرایانه و عاقلانه بودن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
census: سرشماری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
census: سرشماری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unlikely: غیرمحتمل، بعید unusual
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
regular: عادی و نرمال
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
piss off: رو مخی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bugging me: داری اذیتم میکنی و رو مخی یا داری م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bugging me: داری اذیتم میکنی و رو مخی یا داری م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pain in the neck: رو مخ یا اعصاب آدم رو بهم می ریزه.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pain in the ass: مانند a pain in the neck است.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tear down: شخصیت کسی رو خرد کردن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hard feelings: دلخور و ناراحت بودن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
toe to toe: شاخ به شاخ دعوا کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
toe to toe: شاخ به شاخ دعوا کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
steamroller effect: تاثیر خیلی زیاد و له کننده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
steamroller: ماشینی که غلتک دارد و آسفالت جاده ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bring by: چیزی را برای کسی بردن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get it: گرفتن چیزی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
can't be bothered: به خودشون زحمت نمیدن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
see you in the am: شما رو در صبح می بینم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am blessed: من خیلی خوشبخت هستم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i am blessed: من خیلی خوشبخت هستم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a lick of paint: یک لایه کم از رنگ بر چیزی زدن که آن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
faculty: دانشکده اعضای علمی دانشکده قدرت ذهن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
super duper: برای تاکید چیزی استفاده میشه مثلاً ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
kelpie: یک سگ استرالیایی گله هست.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
entrenched: تثبیت شده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
back and forth: پی در پی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wine and dine: خیلی مفصل از کسی پذیرایی کردن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
entertain: از کسی پذیرایی کردن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hit: این واژه در اینستاگرام یعنی تعداد ف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i would feel the same: من کاملا درکت می کنم و می فهمم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i don't blame you: من کاملا درکت می کنم و می فهممت.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rags to riches: از فقیر بودن به پولدار شدن رسیدن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
capital crime: مجازات اعدام
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
puppy love: عشق بچه گانه و عشق سطحی و زودگذر.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flyaway: یک مکانی را با پرواز کردن ترک کردن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
custody: حضانت و تحت سرپرستی مثلاً یک فرزند ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
running around: بازیگوشی کردن بچه ها.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dig up: از زیر خاک کندن و چیزی در آوردن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
craft: درست کردن یا ساختن با مهارت و استاد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
settle your nerves: اعصاب خودت رو آروم کنی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
thrill seeker: ماجراجو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
induced coma: کما وارد شده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
caesarian: عمل سزارین
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
caesarian section: بخش سزارین بیمارستان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rip out: خارج کردن یک فردی از جایی با خشونت.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sink in mind: چیزی را کاملا فهمیدن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sink in: چیزی را کاملا درک کردن و فهمیدن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pray for me: برام دعا کن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pray for me: برام دعا کن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
by far: با اختلاف
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
goth: یک نوع استایل است که افراد در آن لب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
emo: سبک زندگی ایموئی معمولاً کلیشه های ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wash ones hands of: دست از کاری شستن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep me up: من را بیدار نگه دار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep up: بیدار نگه داشتن کسی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tarot reader: تاروخوان، فالگیر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
psyched to do something: برای انجام کاری هیجان زیادی داشتن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am a side sleeper: من به پهلو میخابم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am a stomach sleeper: من به شکم میخابم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
water down: رقیق تر کردن با اضافه کردن آب به چی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
awkward: احساس معذب بودن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a real one: یک دوست خوب و وفادار.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
savage: کسی یا چیزی که در زمینه خاصی عالی ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cappin: کسی که دروغ میگه.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how is it going so far: تا الان چطور پیش رفته؟
١٠ ماه پیش