نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it is safe to say: با اطمینان توانستن گفتن.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
corn bunting: یک نوع پرنده هست.
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't beat yourself up: خودت رو سرزنش نکن.
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wrap party: جشن پایان فیلمبرداری یک فیلم.
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
super duper: عالی، معرکه
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bit: گاز گرفتن و به دندان گرفتن چیزی.
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
favor: Flavor معنی چاشنی می دهد نه favor
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
handle: با دست یک کاری را انجام دادند و کنت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kickflip: حرکت ۳۶۰ درجه با اسکیت.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cleared from: جدا شده. مثلا منطقه ای از جنگل جدا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take for granted: قدر کسی یا چیزی را ندانستن.
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the flesh: در زندگی واقعی بودن نه در عکس و تصو ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bid: To bid farewell خداحافظی کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
roster period: دوره شیفت کاری
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
goof up: سوتی دادم
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
listen to yourself: بفهم داری چی میگی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stub: انگشت پا به چیزی کوبیده شدن.
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slit: slitty eyed چشم های کوچک مثلا چینی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bushy: پرپشت
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tackle: با کسی گلاویز شدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
radial movement: حرکت محوری = axial movement
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set the bar high low: سطح کیفیت یا استاندارد، سطح توقع
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take it easy: خداحافظ
٣ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
load bearing wall: دیوار حمل
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
business cluster: یک مجموعه کسب و کار A business clus ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
catapult into: قرار گرفتن در یک موقعیت به صورت غیر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
regulatory approval: تاییدیه نظارتی
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
time demanding: چیزی که نیاز به زمان و تلاش دارد.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
word spotting: واژه یابی
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
surface reading: خواندن سطحی بدون تفکر انتقادی
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
personal stake: = personal interest
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
coming up with: produce something, especially when ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
expensive viewpoint: دیدگاه گسترده
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tick: خوب کار کردن مثل ساعت که خوب تیک تی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
embodied artificial intelligence: هوش مصنوعی تجسمی
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hung out of his reach: در دسترس نبودن. not close enough t ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
beat yourself up: خود را سرزنش کردن.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turn around: Get turn around گم شدن
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
age defying: به چالش کشیدن سن
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hybrid building: رویکرد مدولار هیبریدی در معماری به ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
run off: دور دوم انتخابات
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cocktail of: مخلوطی از
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
infuse and augment: برافروختن و تقویت کردن ( یک نوع سیا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
plenty of time: وقت کافی و زیادی برای انجام کاری دا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your words: نظرات شما
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pitch battle: نبرد با آرایش نظامی
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
glare of attention: مرکز توجه بودن an occasion when so ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
better informed: آگاه تر
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to the extent that: تا به حدی که Air pollusion has incr ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
optical industry: صنعت بینایی مثل لنز
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wild swing: نوسانات شدید
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get over yourself: به خودت بیا
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you got it: your welcome خواهش می کنم
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
float glass: شیشه فلوت یا شیشه شناور یا شیشه تخت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
by fortune coincidence: بر حسب تصادف، به صورت کاملا اتفاقی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
temporal hour: ساعت زمانی، ساعت هایی که زمان را نش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
strong backing: پشتوانه محکم و قوی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
task accomplishment: انجام وظیفه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reengage: تعامل دوباره با کسی داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
before your time: قبل از اینکه تو به دنیا بیایی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
temperate zone: منطقه معتدله
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
industrial expansion: شکوفایی صنعتی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
educationist: کارشناس آموزش
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kick down: یه چیزی را با پا محکم شکستن .
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blend: جور شدن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stubble: ته ریش
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stow: مثلاً در زمانهای شروع پرواز هواپیما ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
score of: چندین ، فراوان
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
unanimous: هم رای، متفق القول.
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
polling day: روز انتخابات که همانelection day می ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
loose tooth: دندان لق
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
needless to say: نیازی به گفتنش نیست و کاملا واضح.
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
watch out for: مراقب چیزی بودن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
crack up: crack someone up کسی رو خندوندن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bring it on: بیا ببینم چند مرده حلاجی.
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
honorary: شغل افتخاری که حقوق نداره
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
all the way: کامل Do not close the door all the ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
Make: to make of sb/sth نظر و عقیده کسی ر ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lunge: جهش به جلو، ناگهانی به جلو پریدن.
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bring by: چیزی را برای کسی بردن.
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put off: سه معنی دارد: ۱. به تاخیر انداختن ۲ ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
portray: نقش کسی را بازی کردن.
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
torn: i m torn من مردد هستم.
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spread oneself thin: با یک دست چند هندوانه برداشتن.
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
phony: آدم ریاکار
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kick start: شروع یک کار.
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
faculty: دانشکده اعضای علمی دانشکده قدرت ذهن ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bounce off the walls: فعال و پر از انرژی بودن.
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take the lead: در مسابقه جلو افتادن.
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
can't help myself: نمی تونم جلوی خودم رو بگیرم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
look forward to: هیجان داشتن برای اتفاقات آینده.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shopping parade: گردشگاه بزرگ برای خرید
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
postcard: پاکت نامه که روش نویسنده و گیرنده و ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
new minted: New created تازه ساخته شده
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ravish: انسان ها به خصوص خانم ها که خیلی جذ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grand slam: مسابقه ورزشی مهم
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
smokefree: اجازه سیگار کشیدن نداریم
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
recede: به تدریج کم شدن
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
philips screwdriver: پیچ گوشتی چهارسو
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
duh: پس نه پس ( پ نه پ )
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slippery: غیرقابل اعتماد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tour: تور و گشت زدن در دور و اطراف.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
retreat: بازگرداندن کسی یا چیزی به جای اولش.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pain in the neck: مانند a pain in the ass است.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cheugy: برخلاف trendy است یعنی کسی که از مد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
there is no way: اصلا امکان نداره
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
moolah: کلمه عامیانه برای پول است.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strained: متشنج
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
moving buddy: همسفر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ride hailing: سرویس های حمل و نقل اینترنتی مثل اس ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
over the moon: روی ابرها بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cultural appropriation: پذیرش آداب ، رسوم ، عقاید و غیره از ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
by coincidence: برحسب تصادف، اتفاقی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
proficiency test: آزمون مهارت
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run out of steam: از دست دادن انرژی به خاطر خسته شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

انتخاب عکس پروفایل

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

اولین دیسلایک کردن

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
worse than useless: چیز خیلی بد و وحشتناک.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
the client is always right: حق همیشه با مشتری هست.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a change: تغییر به منظور لذت بردن از فعالیتی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
well: well well well چشمم روشن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stab in the dark: حدس بر پایه اطلاعات خیلی کم. مانند ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
show up: to show up for some one از کسی حماب ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pegged: you got me pegged تو خوب منو شناختی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pegged: you got me pegged تو خوب منو شناختی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cavalier attitude: برخود یا نگرش بی تفاوت داشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bad back: کمر درد داشتن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
chick flick: فیلم هایی که خانم ها آن ها رو دوست ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go along: go along here مستقیم برو
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drive up: رسیدن به مکانی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stay out: دخالت نکردن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
kick down: یه چیزی را با پا محکم شکستن .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bimble: Walk or travel at a leisurely pace
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
عذاب وجدان: guilty conscience
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fit the bill: تو همونی هستی که من میخام.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
drip: خوشتیپ بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
diddy: سینه زن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
banging: عالی excellent
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
i wouldn't mind: بدم نمیا.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i wouldn't mind: بدم نمیا.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come to: سرانجام، به تدریج
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stake one's life: بر روی چیزی شرط بستن و تمام دار و ن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gassing: زیادی تعریف و چاپلوسی کردن gassing ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
redeal: پخش کردن مجدد کارت های بازی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
put by: کنار گذاشتن و پس انداز کردن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dock: نوار ابزار در کامپیوتر.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
you can't make an omelet without breaking eggs: برای رسیدن به هر موفقیتی باید سختی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rehang: دوباره آویزان کردن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
flex: پز دادن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drive: جنبش . حرکت انقلابی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run off: انتخابات نهایی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
set on: be set on something کاری را انجام ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ride hailing: سرویس های حمل و نقل اینترنتی مثل اس ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
military buildup: آرایش جنگی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ghost gun: تفنگی که سریال نداره و دولت اون رو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
distress call: هشدارهای اضطراری یک هواپیما یا کشتی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
right by me: با کسی منصفانه برخورد کردن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
whop: whopping بسیار بزرگ
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
data breach: انتشار اطلاعات شخصی به صورت عمدی یا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
under the flag: متعلق به کشور خاصی بودن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wedge: چپاندن و فرو کردن با فشار.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
breakwall: دیوار شکن یا سد که برای جلوگیری از ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
suspended sentence: حبس تعلیقی یعنی اینکه اگر فردی برای ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
breathing room: زمان یا مکان کافی برای ریکاور شدن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
populist: اغلب فرهنگ ها معادل فارسی، پاپیولیس ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shoot: shoot the show در فیلم نقش اجرا کر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
can't be bothered: حسش نیست.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
give the benefit of the doubt: قضیه را به فال نیک گرفتن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
postcard: پاکت نامه که روش نویسنده و گیرنده و ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spank the money: جق زدن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
knock up son: فرزند ناخواسته به دنیا آمده.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
snapped: I am snapped. کنترلم رو از دست دا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ask for the moon: یه چیز غیرممکن را خواستن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ask for the moon: یه چیز غیرممکن را خواستن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
donot get your knickers in twist: اعصاب خودت رو خرد نکن و آروم باش.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be like: در زبان محاوره گفتن می باشد.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pet free building: خانه ای که در آن اجازه نگه داشتن حی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smokefree: اجازه سیگار کشیدن نداریم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
weather inversion: وارونگی هوا
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
couldn't help it: دست خودم نبود.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
line up: برنامه های روزانه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cheers: تشکر کردن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
any minute now: هر آن
١١ ماه پیش