مدالهای Rozhan Khanjany
١٨٧
٥,٦٩٤
١٥
٥
٦
٤
تکمیل درباره من
-
همه
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ١٥ رای
-
دیکشنری
-
bingo: bingo =بازی با کارت هایی که روی آنه ...
١ سال پیش
کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز
-
همه
١ سال پیش
کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز
-
همه
١ سال پیش
کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز
-
همه
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ١٥ رای
-
دیکشنری
-
lifeboat: lifeboat = قایق نجات که در ساحل ها ...
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای
-
دیکشنری
-
lately: lately = اخیرا ، به تازگی تو کانون ...
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای
-
دیکشنری
-
stubborn: stubborn = لجباز تو کانون زبان Reac ...
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ١٥ رای
-
دیکشنری
-
give up: give up = نا امید شدن تو کانون زبان ...
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ١٥ رای
-
دیکشنری
-
sunscreen: sunscreen =کرم ضد آفتاب تو کانون ...
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای
-
دیکشنری
-
report: report = خبر دادن تو کانون زبان Rea ...
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای
-
دیکشنری
-
paw: Paw = پنجه مثل دست و پای سگ و گربه ...
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ١٥ رای
-
دیکشنری
-
collar: collar =قلاده تو کانون زبان Reach ...
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای
-
دیکشنری
-
lick: lick = لیس زدن تو کانون زبان Reach ...
١ سال پیش
ثبت اولین پیشنهاد
-
دیکشنری
-
١ سال پیش