پیشنهادهای اعظم میرزایی (١٠)
٢٥
٣ سال پیش
-١
من از کجا بدونم! من چه میدونم!
٣ سال پیش
٠
درست/سرِ در ۱۰ دقیقه
٣ سال پیش
٣
قربانی شدن فریب خوردن
٣ سال پیش
٦
در محل کار یا منزل کسی در دسترس بودن Could you tell me when Mrs. Zachary will be in? I'd like to talk to her soon.
٣ سال پیش
٧
از زمین تا آسمون فرق داشتن ( تفاوت خیلی زیادی داشتن )
٣ سال پیش
١
سرزنده شدن، سرحال شدن Liven up
٣ سال پیش
٧
ول شدن ( مجرم یا حیوانی خطرناک ) از حبس یا قفس be on the loose
٣ سال پیش
٢
دقیق بودن ساعت ( جلو یا عقب نیفتادن آنها )
٣ سال پیش
١
عذاب وجدان وجدان - درد هم معنی آن: pang of conscience
٣ سال پیش
٢
سر راه کسی یا چیزی بودن مزاحمت ایجاد کردن