پیشنهادهای سید نورالدین رفیعی طباطبائی (٣١٠)
پوار هوا {پزشکی} ( سرنگ حباب هوا )
smeared
زمان نشستن یا نشاندن؛ مدت زمان نشستن بیمار تحت عمل دندانپزشکی.
Oral and Maxillofacial Radiology
Maxillofacial Radiology
جمجمه ای - چهره ای؛ مربوط به جمجمه و صورت؛ {کرانیوفاشیال}.
زیست مولکولی؛ بیو - مولکولار.
حالت کوانتومی؛ تراز کوانتومی {مهندسی برق}؛ ویژه حالت {شیمی}.
مخفف Orchestrated Objective Reduction؛ تقلیل عینی هماهنگ. {نظریه ای با این فرض که منشأ آگاهی، در سطح کوانتومی درون نورون ها است، نه اتصالات بین آنها}
حساسیت بصری شخص نابینا در درک دقیق منبع نور؛ احساس نور بدون دیدن آن؛ درک تصویر بدون دیدن آن.
شواهد روائی
راز گشایی؛ راز زدایی؛ زدودن راز آلودگی از اجزاء عالم؛ از بین بردن عناصر و مؤلفه های اسرارآمیز؛ خارج کردن چیزها از حالت معماگونه و سحرآمیز و مبهم
خود - ترمیمی؛ خود - اصلاحی
علائم زیستی
برش عمودی خطی
فوق سریع
کم حساسیت زا؛ دارای خواص آلرژی زایی کم.
سبزبام
لپتاپ عاریه ای؛ لپتاپ کرایه ای در کتابخانه ها
تیم موقت؛ اتاقک
سلسله مراتب نیازهای مازلو؛ ( نظریهٔ آبراهام اچ. مزلو )
ویدئوی ضبط شده از صحفهٔ نمایش؛ کلیپ آموزشی ضبط شده از صفحه تصویر.
( بعنوان Peer Review هم گفته شده است ) ارزش یابی همتا؛ ارزش یابی نظیر؛ ارزشیابی دانش آموزان از یکدیگر؛ ارزیابی همکلاسی.
فوق ارتجاعی؛ فوق کشسان؛ بیش از حد قابل ارتجاع؛ فرا - کشسان؛ هایپر - الاستیک
نیروهای عکس العمل؛ نیروهای واکنشی.
تغییر شکل نیافته
ثبت دوگانه؛ دفترداری مضاعف؛ ثبت مکرر؛ مالکیت دوگانه؛ فروش یا اجاره به دو شخص متفاوت.
رانت جویی؛ بهرینه جویی؛ رانت خواهی؛ رانت خواری؛
ارجاع جغرافیائی به زمین؛ زمین را مرجع دانستن؛ [زمین شناسی] زمین مرجع کردن
اطلاعات بگاه؛ اطلاعات بموقع
معادل Valorization در آمریکا؛ بمعنای تعیین ارزش: قیمت گذاری؛ تثبیت قیمت ها؛ معتبرسازی؛ تثبیت؛ تشجیع
معادل Valorisation در انگلیس؛ بمعنای تعیین ارزش: قیمت گذاری؛ تثبیت قیمت ها؛ معتبرسازی؛ تشجیع
خود - گزیده؛ خود - انتخابی؛ خود - خواسته.
ثابت ساختار؛ مقدار پایای ساختار
هندسه - پویا؛ هندسه دینامیک؛ پویایی هندسی؛ ژئومتروداینامیکس.
تعامل الکترو - ضعیف؛ برهم کنش الکترو - کم توان؛ برهم کنش حاصل از ترکیب برهم کنش ضعیف و برهم کنش الکترومغناطیس.
الکترو - ضعیف؛ الکترو - کم توان؛ برهم کنش حاصل از ترکیب برهم کنش ضعیف و برهم کنش الکترومغناطیس.
گروه عظیم الجثه {= Giant Group}
تبدیل تقارنی؛ ترادیسی قرینگی
محیط مجاور؛ محیط بلاواسطه؛ محیط بی واسطه
اخلاق عصب شناسی؛ برگرفته از دو واژهٔ Neuro ( پیشوندی برای ارتباط دهی به علوم اعصاب ) و Ethics ( اخلاقیات ) ؛ مطالعهٔ استنباط های اخلاقی در درمان بیما ...
فراموشی؛ هرگونه از دست دادن نسبی یا کامل حافظه؛ ناتوانی در یادآوری خاطرات؛ امنسیا؛ امنزی. [پزشکی] یاد زدودگی؛ فراموشی؛ نسیان؛ اختلال در به یاد آوردن ...
داروی کاذب؛ دارویی مانند دارونما ( Placebo ) ولی دارای اثرات جانبی؛ ماده ای بی ضرر و بی اثر که در صورت مصرف توسط بیمار، باعث ایجاد علائم ناخوشی و آثا ...
مسئلۀ تن و روان؛ مسئلۀ ذهن - بدن
عصب شناسی حقوقی؛ قوانین متأثر از علوم عصب شناختی
بدهی در سطح حکومت؛ بدهی دولتی.
حصول نتایج بهتر؛ انجام سودمند تر یک عمل؛ داشتن عملکرد بهتر؛ موفق تر بودن.
حساسیت به محرک های سرچشمه گرفته از درون بدن
حساس به محرک های سرچشمه گرفته از درون بدن؛ درون دریافتگر؛ درون ادراک گر.
خویشتن - ارجاعی خود - ارجاعی