m.javid - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sterile: استریل

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

block: مهار کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

far behind: بسیار عقب

١ ماه پیش

ثبت اولین پرسش

-

بپرس

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

through: در

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aliquot: قسمت

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crease: تا شدگی خم شدگی

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

supposed: مُلزم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abstinence: محرومیت

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retraction: فشردگی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

associated with: منجر به، باعث ناشی از هر دو معنی را ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sterility: استریل بودن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go hand in glove: بسیار نزدیک به هم کار کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

follow up: تکمیلی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

furrow: در هم کشیدن brow furrowed

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

enter a plea: ارائه دادخواست طرح دادخواست

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fact sheet: برگه اطلاعات برگه مشخصات

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

had wait: منتظر گذاشت

٩ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be well received: مورد استقبال قرار گرفتن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dysmotility: اختلال حرکت

١٠ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meant: هدف قرار قرار گذاشتن در نظر گرفتن م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

causative: ایجاد کننده عامل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nondisjunction: جدا نشدن عدم جدایی عدم جدا شدگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nondisjunction: جدا نشدن عدم جدایی عدم جدا شدگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

union: these unions این موارد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gain: فزونی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

induction: ایجاد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

expressionless: بی جلوه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

allow: امکان پذیر ساختن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

professional: شاغل شاغل حرفه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dyscrasias: اختلالات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gear: اختصاص دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monitor: بررسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

demonstrate: بروز دادن مشخص کردن مشخص شدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

calcanei: جمع calcaneus استخوان پاشنه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rocker bottom: تالوس ( استخوان مچ پا ) عمودی، که ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unconjugated: نا محلول

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

same: مشابه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

retruded: عقب رفته

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extense: کش آمدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hyperextensible: بیش از حد قابل کشش بیش از حد کشش پذ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spychiatric: روانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

conceptus: رویان جنین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

missing: is missing وجود ندارد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

clumsiness: دست و پا چلفتی بودن ناشی گری بی دست ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

presenting with: نمایان با مشخص با بارز با

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

is affected: تحت تاثیر قرار می گیرد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dissection: پارگی جدا شدگی شکاف

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

secondary to: به دلیل

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

well below: رو به پایین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

connective: همبند مانند بافت همبند

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

causing: ایجاد کننده عامل علت دلیل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deep blue: آبی پر رنگ

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dentinogenesis: تشکیل دندان ساخت دندان

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cell based: سلول محور

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

milestone: مرحله رشدی اصلی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

orthodontic: بی نظمی دندان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scalloping: دارای تقعر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nonreducible: غیر قابل برگشت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reducible: قابل برگشت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

affected: درگیر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

evident: واضح معتبر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dislocatability: قابلیت در رفتگی امکان/توانایی/ استع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

medial: به سمت داخل

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hindfoot: پشت پا قسمت خلفی/عقب پا

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthrogryposis: انحنای مفاصل

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthrogrypotic: مربوط به انحنای مفاصل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cosmetic: جنبه زیبایی مربوط به زیبایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

otherwise: از جهات دیگر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tethering: مهار افسار بستن محدودیت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pose: محسوب شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opposed to: در مقابل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

failure: اختلال

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

obtund: کاسته شدن از شدت ( علایم )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lapsing: به مرور دچار . . . شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

free: فاقد، بدونِ . . . oil free فاقد چر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

involved with: دخیل در

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

involved with: دخیل در

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accumulate: تجمع یافتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reverse: بهبود یافتن رفع شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

manifest: مشخص شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

presentation: ظهور

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

associated with: منجر به، باعث ناشی از هر دو معنی را ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

episode: مرحله

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

subluxated: در رفته دچار در رفتگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

prudent: عاقلانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trough: میزان حداقل کمترین

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

loading dose: دوز اولیه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

loading dose: دوز اولیه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inducer: القا کننده تحریک کننده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inducer: القا کننده تحریک کننده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reconstitute: رقیق کردن خیس کردن آب اضافه کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the addition of: در ترکیب با در کنار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

frequency: دفعه دفعات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rebound: برگشتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reconstitution: رقیق کردن بازسازی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep on hand: در دسترس نگه داشتن در دسترس گذاشتن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

remove: پاک شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

resort: as a last resort به عنوان آخرین گزی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as a last resort: به عنوان آخرین گزینه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extra biliary: خارج صفراوی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

package insert: برگه راهنمای داخل بسته

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indwelling: تعبیه جاگذاری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sterility: استریل بودن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

justify: تایید کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

perceived: قابل مشاهده مشاهده شده قابل تشخیص ت ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

is included: وجود دارد قرار دارد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

is indicated: تجویز می شود

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pre flushing: پیش شستشو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

actuation: پاف ( در اسپری )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

presumed: احتمالی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confirmed: قطعی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

warrant: تجویز کردن لازم بودن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be warranted: تجویز شود لازم باشد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

transcryptase: رونوشت بردار

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

are lacking: محدود اند

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

compounding: ترکیبی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compounding: ترکیبی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

through: در

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

is flavored: با طعم . . . است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abstinence: محرومیت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

delayed release: دیر رهش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

substrate: پیش ماده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interaction: drug interaction تداخل دارویی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coadministered food: غذای دریافتی همراه ( همزمان )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scored tablets: قرص های شیار دار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dispensing: اجرا استفاده مصرف

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oxidizing: اکسید کننده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unapproved: تایید نشده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

teething: دندان در آوردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

are thought: به نظر می رسد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

plastisity: شکل پذیری تغییر پذیری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

operationalize: به کارگیری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gagging: اوغ زدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grimacing: شکلک

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grimacing: شکلک

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nonemergent: غیر اورژانسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eutectic: یوتکتیک موادی که در یک دمای واحد ذو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eutectic: یوتکتیک موادی که در یک دمای واحد ذو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

follow up: تکمیلی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pressor: افزاینده فشار خون

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pressor: افزاینده فشار خون

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

comparator: مقایسه کننده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

postmarketing: بازاریابی پس از بازاریابی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

incoordination: عدم تعادل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

decompensation: نارسایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decompensation: نارسایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

be affected: تحت تاثیر قرار گیرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

depresion: depression صحیح است دپرسیون افسردگی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

terms: in terms of از لحاظ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sweating: تعریق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

intraocular: داخل چشم داخل چشمی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

teach a lesson: درس دادن درس عبرت دادن ادب کردن ترب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

good: for good به صلاح for the child's go ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kelurahan: روستا village جوامع شهری urban comm ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

panjang: بلند ( در زبان اندونزیایی )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

single parent: تک والد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

toward: در مورد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

honor based: مبتنی بر ناموس ناموسی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

resident house officer: رزیدنت مقیم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

danados: danado در زبان اسپانیایی: آسیب دیده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

danado: لغت اسپانیایی: آسیب دیده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tourbillon: قسمتی در ساعت، که برای افزایش دقت، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unbending resolve: عزم راسخ عزم جزم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

without which: که بدون آن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yielding gain: بهره پر سود

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

over participation: سلطه گری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

under participation: پرهیز از مشارکت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bogginess: باتلاقی

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های m.javid