🖤MANI🖤 - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

step aside: اگر با لحن خشن گفته شود این معنی را ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wad: ۱. توده نرم و کوچک ۲. مچاله کردن ۳. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

radical: ۱. تا به ریشه پیش رفتن ۲. بنیادی ۳ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spontaneous: ۱. با میل شخصی خود ۲. طبیعی ۳. فی ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stunning: very attractive = بسیار جذاب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

first impression: your first reaction to someone = وا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ish: پسوند ish برای توصیف اشخاص کاربردی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brusque: گستاخ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inquisitive: بیشتر به معنای منفی کنجکاو هست - - ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inquisitive: بیشتر به معنای منفی کنجکاو هست - - ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

utensil: ۱. ظرف یا وسیله ای که برای اهداف کا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

telephoto lens: بنظرم "لنز دورنگار" واژه مناسبیه .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

subdermal: زیرپوستی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

صلیب سرخ: صلیب سرخ ( Red Cross ) : موسسه ای ج ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

صلیب سرخ: صلیب سرخ ( Red Cross ) : موسسه ای ج ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خمیرمایه: ۱. خمیر مانده و ترشیده که برای ور آ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

become: ۱. get و become اغلب می توانند با ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rejoinder: آواها ٬ کلمات و عبارات کوتاهی که بر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a pain in the neck: وبال گردن، مایه درد سر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

centrifuge: گریزانه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lottomania: اشتیاق برای لاتاری ( نوعی قمار ) با ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

finance: ۱. مسائل مالی / امور مالی ۲. سرمایه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

obtainer: به دست آورنده شخصی که به دست می آور ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

event: ۱. رویداد / رخداد / حادثه ۲. نتیجه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

discard: ۱. کنار گذاشتن / کنار انداختن ۲. دو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

microbiome: اجتماع میکروارگانیسم ها

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

promptless: کند ، غیرسریع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

productive: اثربخش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scorch: ۱. سوزاندن ملایم ۲. خشکاندن ۳. شدید ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

soothe: ۱. ساکت کردن ۲. آرام کردن ۳. آرامش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sympathetic: ۱. داشتن یا نشان دادن احساسات مهربا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

طباق: آرایهٔ تضاد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

طباق: آرایهٔ تضاد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

redeem: ۱. بازخریدن / پس خریدن ۲. بازپرداخت ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

redemptively: نجات بخشانانه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

redemptionism: [الهیات]: باوری که همه انسان ها از ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

resume: ۱. دوباره شروع کردن ۲. ادامه دادن ۳ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

resumable: دنباله دار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

resumer: از سرگیرنده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

disharmonic: ناموزون

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

harmoniously: هماهنگ گونه متوازن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

harmony: ۱. هماهنگی ۲. صدای شیرین و موزون ۳ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

refrainment: پرهیز

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

refrainer: پرهیزگار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

narcotize: بی حس کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heir: The rightful heir = جانشین راستین / ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

majestic: ۱. بزرگ/ عظیم / با عظمت ۲. شریف ۳. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

majestically: ۱. شریفانه ۲. عزتمندانه ۳. شاهانه ۴ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

majesty: ۱. بزرگی / عظمت ۲. عزت ۳. شکوه ۴. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grappling: گلاویز شدن هم معنی میده فکر کنم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bmr: basal metabolic rate = میزان متابول ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bmr: basal metabolic rate = میزان متابول ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hilum: ناف کلیه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vandalous: ویرانگر، مخرب

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abidable: قابل تحمل قابل پذیرش قابل اقامت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unifiedly: متحدانه به طور یکپارچه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

summiteer: عضوی از اجلاس سران

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acu: Anti - Crime Unit

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kneecap: شکستن زانو ها ( ی یک شخص ) ، که معم ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kneecapper: زانوشکن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dejected: ۱. با روحیه پایین ۲. غمگین / اندوهگ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

folate: فولیک اسید = ویتامین B9

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

obediency: فرمانبرداری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

recedingly: While receding or moving away هنگام ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

receding chin: چانه فرورفته

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subject: زیردست

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tyrant: ۱. حاکم ظالم یا غیرمنصف ۲. ارباب ظا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

edema: تورم بخش هایی از بدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

edema: تورم بخش هایی از بدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

verdict: ۱. نظر هیئت منصفه ۲. قضاوت ۳. رأی ۴ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

verdictive: داشتن نیروی واهی برای صدور حکم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unearth: ۱. حفر کردن ۲. کشف کردن ۳. پی بردن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

departer: عازم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

depart: ۱. دور شدن ۲. ترک کردن ۳. روی گردان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

coincide: ۱. از نظر فضا، مکان یکسانی را اشغال ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coincidence: ۱. مطابقت ۲. هماهنگی ۳. هم مکانی ۴. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

debtless: بدون بدهی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

legible: ۱. قابل خواندن ( خوانا ) ۲. راحت ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jump start: شروع یهویی و ناگهانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

air fleet: گروهی از هواپیماهای نظامی، معمولاً ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mtr: Maximum Transmission Unit = حداکثر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

epidemic: شیوع یک بیماری که سریع پخش می شود؛ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

BMI: BMI = Body Mass Index = شاخص توده ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

factorization: [ریاضی]: تجزیه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chiropract: انجام فن ماساژ وجابجا کردن ستون فقر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

doctored: دستکاری شده doctored photograph : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

doctored: دستکاری شده doctored photograph : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ventless: بدون منفذ یا منافذ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pension: ۱. مستمری ۲. کمک هزینه ۳. حقوق بازن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vital: ۱. اساسی / ضروری ۲. زیستی / حیاتی / ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prm: progressive muscle relaxation = آرا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سوداگر: �سوداگر� در گذشته به معنای �دادو ست ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oralize: گفتن چیزی که نوشته شده است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

postscript: پی نوشت P. S. = PostScript

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rehabber: ۱. شخصی که ساختمان ها را بازسازی می ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parole: ۱. قول شرف ۲. آزادی مشروط ۳. ( یک ز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

idol: movie idol = ستاره سینما

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

potentiator: تقویت کننده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پر در امد: lucrative

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stack overflow: وقتی که سوالات و مشکلات برنامه نویس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stack overflow: وقتی که سوالات و مشکلات برنامه نویس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self worth: self - esteem = احترام بنفس

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self improvement: پیشرفت شخصی / ارتقاء شخصی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

megalovania: 1. وسواس در اعمال قدرت، به ویژه در ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brain fog: تیرگی هشیاری ( ذهن مه آلود )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exponentiation: تصاعد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

histo: واژه یونانی برای بافت یا شبکه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ponder: ۱. به دقت تأمل کردن ۲. به دقت بررسی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resign: ۱. استعفا دادن ۲. تن دادن ( به انجا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wharfing: مجموعهٔ اسکله ها

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

amender: اصلاح گر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ballottement: روشی برای تشخیص بارداری، که در آن ر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ballotage: رأی دوم که پس از رأی اول برای تصمیم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

balloter: ۱. کسی که با برگه رأی، رأی می دهد. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

youtube: you = تو / شما tube = صفحه نمایش Y ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

badass: گولاخ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wire: wire money : واریز پول

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gram: چیزی کشیده یا نوشته شده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overlearning: نوعی یادگیری که بیش از حد توان است ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

murphy's law: Murphy's law doesn't mean that some ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

character: character مجموعه ای از صفات رفتاری ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

character: character: صفات اخلاقی / برای شناس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

happily ever after: تا آخر عمر باخوشی زندگی کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

integrity: یکپارچگی و تمامیت وجود

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

or: operating room = اتاق عمل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

interpol: سازمان بین المللی پلیس جنایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

accused of murder: متهم به قتل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

greater good: ارزش والاتر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

liability: دردسرساز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خط مشی: تلفظ : Khate Mash - y

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sober: نامَست

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

groovy: جیگر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stasis: وضعیت ثابت و ایستا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mellitus: ۱. شیرین ۲. عسلی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shoot: در زیست شناسی : ساقه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

moody: حالی به حالی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reset: بازتنظیم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

instagram: INSTAnt Gram = Instagram Instant = ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fwa: Fixed Wireless Access = دسترسی مانا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drone: تجهیزات پیمایش از راه دور پویا = Dy ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

twinkie: Twinkie اصطلاحی عامیانه برای کسی اس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bimbo: زن جوان جذاب اما خنگول

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hey there: یجورایی میشه "سلاااااام"

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

augmented reality: Augmented reality = واقعیت افزوده ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bitcoin: bit = خُرده، ریزه، ذره coin = سکه، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sweetheart: Sweet = شیرین، خوش، عزیز، نوشین Hea ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

penciller: بنظرم "طراحِ مدادی" ترجمه مناسبیه. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

removal: پاک سازی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

core memory: خاطره اساسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

forum: مجمع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

magazine: ۱ - مجله ۲ - خشاب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tamer: فرد رام کننده / رام گر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

traffic warden: کسی که شغلش اینه که بررسی کنه که اف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nft: توکن غیر قابل معاوضه = Non - Fungib ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pair currency: جفت ارز

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apng: Animated Portable Network Graphics

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بلامنازع: بی حریف

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

missus: همسر یا دوست دختر یک مرد که با او ز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

missus: همسر یا دوست دختر یک مرد که با او ز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

classical music: موسیقی سنتی ( قدیمی )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lightning: thunder = رعد lightning = برق به ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thunderstorm: hurricane = باد خیلی شدید ( طوفان ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fiat: پول رایج کشور ها مثلا فیات ایالا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cosplay: خیالی پوشی، جامه نمایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

honesty is the best policy: صداقت بهترین سیاست است

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oco: One Cancels the Other Order = OCO

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

muggle: non - magic folk

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feast: میزی پرغذا که بر آن، افراد زیادی یک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

potion: نوشیدنی خاص / جادویی / سمّی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expel: اخراج کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dwell on dreams: غرق رویاها شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dungeon: یک زندان زیرزمینی تاریک، مخصوصا زیر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

roast potatoes: سیب زمینی تنوری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

houses of parliament: ساختمان های مجلس ( پارلمان )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bloody oath: A phrase of approval when you agree ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

binary number: Binary Numbers = Digital Numbers = ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

justification: در اصلاح متن ها به معنای �ترازبندی� ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gulf war: جنگ خلیج

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

placebo effect: اثر دارونما

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subliminal: زیرآستانه sub = زیر liminal = آست ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ost: موسیقی متن اصلی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stomach turning: حال بهم زن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neuroplasticity: نوروپلاستیسیته / انعطاف پذیری عصبی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

behavioural economist: اقتصاددان رفتاری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کمربند مشکی: black belt

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pick your nose: دست در بینی کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

of all people: از بین همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tprs: Teaching Proficiency through Readin ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pre: ۱. پیش ۲. قبل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dict: نگاشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dict: نگاشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

predetermine: predetermine = pre determine pre = ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

post: ۱. پس ۲. بعد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

postgraduate: postgraduate= post graduate post = ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

postmodifier: postmodifier = post modifier post ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

head noun: هسته ی اسمی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

articles: حروف تعریف

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cnn: Cable News Network = شبکه خبررسانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

routine: a routine means doing certain thing ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ctr: Click - through rate نرخ کلیک

١٠ ماه پیش

مدال‌های 🖤MANI🖤