Alireza - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

high tide: High tide = مَد Low tide = جزر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

high tide: High tide = مَد Low tide = جزر

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

artichoke: کنگر میگن طرف artichoke خورده لنگر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

artichoke: کنگر میگن طرف artichoke خورده لنگر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cotton: به معنی" نخ " هم هست

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

filthy: Very dirty

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hall: A room or small passage just inside ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pointed: نوک تیز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stare at sb sth: Look at sb/sth for a long time with ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

stare at sb sth: Look at sb/sth for a long time with ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

prosecution: The lawyers who try to prove that t ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

defence: The lawyers who try to prove that t ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cease fire: آتش بس An agreement between two si ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pledge: ضمانت دادن، ضمانت هم فعله و هم اسم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

qualification: The exams you have passed or course ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

remain unchanged: Remain unchanged = Remain stable ثا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

remain unchanged: Remain unchanged = Remain stable ثا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

impressed with: Impressed with sth/sb تحت تاثیر چیز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

impressed with: Impressed with sth/sb تحت تاثیر چیز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

underneath: Under When sth is hidden or covered ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

come round: Become conscious again به هوش آمدن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

catch someone's eyes: Attract sb's attention by making ey ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

age limit: محدودیت سنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

age limit: محدودیت سنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i don't see why not: Yes To say 'yes' when sb asks for s ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i don't see why not: Yes To say 'yes' when sb asks for s ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

at the earliest: تو زودترین حالت زودترین زمان اولین ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

at the earliest: تو زودترین حالت زودترین زمان اولین ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

laugh at sb: مسخره کردن کسی مورد تمسخر قرار دادن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

laugh at sb: مسخره کردن کسی مورد تمسخر قرار دادن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at sb's expense: Against sb بر علیه کسی مخالف و مقاب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

at sb's expense: Against sb بر علیه کسی مخالف و مقاب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't give a damn: اصلاً برام اهمیتی نداره این اصلاح غ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

don't give a damn: اصلاً برام اهمیتی نداره این اصلاح غ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grow on sb: If sb or sth grows on you, you begi ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take your life in your hands: Put yourself in danger خود را در خط ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

take your life in your hands: Put yourself in danger خود را در خط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take against sb: Begin to dislike sb, often without ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take against sb: Begin to dislike sb, often without ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

florist's: مغازه گل فروشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

florist's: مغازه گل فروشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

afterwards: After that بعد از آن، بعدش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

well planned: carefully arranged or designed به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

well planned: carefully arranged or designed به ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های Alireza