اکبر روشنی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گر: وسط پا در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گر: نوعی مریضی پوستی در زبان ملکی گالی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گر: لنگه در در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گورجه: گوجه فرنگی در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گورجه: گوجه فرنگی در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خائیما: ٫حتی اگر ٫ در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

استح astah: اصلا، به هیچ عنوان ، در زبان ملکی گ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جند: جن در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جند و جوس: اجنه در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اولاسک: جیغ در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چه کیک: چقدر، در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شخشیل: زخمی، پر از خراش در زبان ملکی گالی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بور گردنی: اجباری در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بار یا گردن کسی شدن: بور گردنی در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر ادایی: سرسری و غیر اصولی کاری انجام دادن د ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رونک: بازارگرمی، رونق در زبان ملکی گالی ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرانگوه sar engouh: صدر مجلس در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر و یر: زیر و رو در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جوم: موعد، موسم، هنگام در زبان ملکی گالی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بور ا یوتک: بارکج، بد بار ، کنایه از نیرنگ و دغ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر سوک: کم عقل، بی شعور در زبان ملکی گالی ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شن ترک: برغاله در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چل chol: فرو رفتن، فروکردن، در زبان ملکی گال ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چل chal: گل و لای در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چل chel: چرک در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شیر چل shir chol: طفل شیرخواره در زبان ملکی گالی بشکر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تو tow: تب در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برخ: برق صاعقه در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

برخ: برق صاعقه در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دو بورخ: مترصد ، در کمین بودن، زیر نظر داشتن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برق از چشم کسی پریدن: پلوک در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پلوک: برق از چشم کسی پریدن، برق زدن چشم ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گوزهر: کنایه از آتشی بودن و تندروی و شرارت ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بریت berit: بریدن ، قطع کردن، قطع ، گسستن، گسیخ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توروس بوروس: تکه تکه کردن، قژعه قطعه کردن، ریز ر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کوچنت: کندن ، حفاری کردن در زبان ملکی گالی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کاپال: سازه ای چهارگوش با ستون های چوبی مس ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تهتوک: چهارپایه هایی چوبی و کوتاه که از آن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چیدغ: Chidagh تعدادی سنگ کهروی هم گذاشته ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرگ کروکی: Merg koroki مرغی که بر روی تخم خواب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کروکی: Koroki مرغی که بر روی تخم خوابیده ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حصیل: Hasil حصیر پلاستیکی در زبان ملکی گا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تخیر: Takhir حصیرو زیر اندازی ساخته شده ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گانیم: گندم در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گیانیم: Gianim گندم در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوش گیانیم: خوشه گندم در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کلین: Kolin مشکی از پوست بز برای نگهداری ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گلگل: Galgal قرقره در زبان ملکی گالی بشکر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کروچنگ: Karvacheng پوشش خوشه خرما قبل از با ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کراچوک: Karachok پوشش خوشه خرما قبل از باز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تراکو: Taraku ترقه ای چوبی ساخته شده از پَ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مسمال: Mosmal میخ در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بنمال: Benmal حد اخر به قول عامیانه اِند ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کرسک: Korsak قرص نان ذخیم در زبان ملکی گا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گپیخ: Gapikh قرص نان محلی نازک شبیه لواش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رهتغ: Rehtegh نانی محلی در زبانملکی گالی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیمش: Timosh نانی بسیار نازک با خمیر آبکی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تنک: Tanek نازک در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مشد: Moshd معادل مشدون به معنی نزدیک در ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مشد ون: Moshdun به معنی نزدیک، مجاور در زبا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چامبیل: Chambil زورآزمایی و گلاویز شدن در ز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میدوم: Midom نمیدونم در زبان ملکی گالی بشک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اندونین: Andunin نمیدونم در زبان ملکی گالی ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دپک: Dapok در زبان ملکی گالی بشکرد حفره ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چاکی: Chaki حصاری بافته شده از شاخه های د ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دننت: Donent بافتن چاکی یا مَهر در زبان م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وهت: بافتن تخیر ( حصیر پیشی ) در زبان مل ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بشمنت: Beshment ما یه اصطلاحی داریم در زبا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرکهکی: Sarkahki نوعی رقص و پایکوبی در زبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همو hamo: همان در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همویه hamoya: همانکه در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هش hesh: هست در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فیلم feylan: فعلا در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نش nesh: نیست در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمستان domestan: زمستان در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شلغ shologh: شلوغ در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مهر mohl: فرصت و مجال در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گشتریgeshteri: بیشتر اوقات در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هورهت horaht: بگذارید در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رنگ و رها rengoraha: آزاد، کسی که مشغله ای ندارد در زبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زنوزام zanuzam: بیوه در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیرزال: پیرزن در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوا کرتsava kert: جداکردن، گزینش کردن، برگزیدن در زبا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بو هم bu ham: با هم در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ور هم war ham: با یکدیگر ، با همدیگر در زبان ملکی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوین khoyan: خودمان در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اغه agha: اگر در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هرسری harssri: در هر صورت، به هر حال در زبان ملکی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گرم gerom: بگیریم در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیم peym: درست، میزان ، مرتب در زبان ملکی گال ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میزون: درست، میزان ، مرتب در زبان ملکی گال ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرتب moratteb: درست، میزان ، مرتب در زبان ملکی گال ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

غاشنت ghashent: فرصت داشتن در زبان ملکی گالی بشکر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پم pom: بیاییم در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تهتال tahtal: اصرار بر انجام کاری در زبان ملکی گا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرسم parsom: بیفتیم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دابه کار: دست به کار، مشغول در زبان ملکی گالی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تمادار tamadar: منتظر در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سهلو دی: یه کم مونده که در زبان ملکی گالی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وخدو vakhdo: وقتیکه در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چانک: دست به کار شدن در زبان ملکی گالی بش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کیک وار keyk war: به اندازه قدرت در زبان ملکی گالی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بلا نزبت belanezbat: بلانسبت در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی بلاه bibalah: بلا به دور ، خدای ناکرده در زبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرک سیوال sarak siwal: سردرگم، بی سرنوشت در زبان ملکی گا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جوتی: کفش در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چپلی chapali: دمپایی در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چون chapat: دمپایی در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بگیرش ور begiresh wor: پیدایشان کن در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باتهbate: بعداً در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سغلی sogholi: کوچولو، سوگلی در زبان ملکی گالی بشک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سراک serak: آموزش دادن، راهنمایی کردن در زبان م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایست aseset: میسوزد در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اندونم andunom: نمی دانیم در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همهتی hamahti: همین گونه در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دابه قلم: دست به قلم شدن در زبان ملکی گالی بش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نکس naks: نقص در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بلاهbalah: بزرگ در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کوچک kuchak: کوچک در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نوک naok: نوه در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نروک naraok: نتیجه و نبیره در زبان ملکی گالی بشک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوئن khoan: خودمان در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کروهغ kruheq: دمل چرکین در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گرهوک gerahuk: هوای دم، در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گتگر gateger: به گمانم در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لوح louh: خواب آلود در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درنجین deranjin: آویزان در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لمبور lembur: لیمو در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گورجه gorga: گوجه در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گرgor: گلو در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تتک totk: جزغاله در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

غاشنت qashent: فرصت داشتن در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به سر و بهر خویهba sar o bahr khoye: ارزانی خودش، پیشکش خودش در زبان ملک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاطور: ساطور در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نه و بله: یکی به دو، مشاجره، بگو و بشنوی همرا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چک و چوری chok o churi: همه افراد یک خانواده از بزرگ و کوچک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مفل mafal: ضیافت در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دکون dokun: مغازه، در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم دا dam da: پادو، شاگرد در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جارت و جیرت: های و هوی در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ژارت و ژیرت: های و هوی در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بد رقم: به آدم اخمو و بد اخلاق و ترش رو گوی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بدرو: به آدم اخمو و بد اخلاق و ترش رو گوی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کوندن زخ koundane zakh: هستی و سرمایه اش از دست رفته، در زب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چهم چرون chehm charun: هوسبازی که هر چه بیند، دلش بخواهد. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ای به که و اوی به کو ie be koh o oy be ko: اشاره به دو چیز ظاهراً مشابه که از ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خدا کریمه: گذشت زمان ممکن است موجب گشایش در کا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هلپ هلپ اکی halap halap aki: از این شاخ به آن شاخ پریدن یا از ای ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ا ای گوش وت و ا او گوش روت a ei gosh wot o a o gosh raot: شنونده ای که به حرف یا نصیحتی بی اع ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زپه zapoh: هول در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گشاف gashaf: هول در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ا اه مونده و ا اه رونده a eh munda o a oh ronda: از دو طرف محروم یا نا امید. سرگردان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دو رنگ دو رویی: رفتار دوگانه، دو نوع حرف زدن. در زب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پنهک panehk: بخش غضروفی استخوان جمجمه نوزاد در ز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گور به کهه که کفن هبی gore bekohe ke kafen hebi: آنقدر مُفلس و بیچاره است که حتی پول ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر ا بره اویه نش sara baraoye nesh: از بیخ عرب بودن, به کلی بی اطلاع بو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جهت کرت jaht kert: از پا نایستادن / ننشستن به کوشش ادا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به یه بسین ba ye basin: از پسِ کسی / کاری برآمدن توان رویار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زهره ترک: در اثر ترس شدید ناخوش احوال شدن ، ت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سربه نیست: نابود کردن، نفله کردن در زبان ملکی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر به چوه: در دام انداختن، گرفتارکردن در زبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ا تصدق سر a tasaddoq sar: به برکت توجه / حمایت کسی در زبان مل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ا تصدق سر a tasaddoq sar: به برکت توجه / حمایت کسی در زبان مل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تخصیر: تقصیر در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تخصیرات: تقصیرات در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاردونک: بندی که پالان را بوسیله آن به دم ال ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خورج: خورجین در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جفیر: نوعی خورجین دست بافت زیبا و تزیینی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چمک: رقص در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درپسی derpasi: آیه یاس خواندن، حرف های ناامید کنند ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به سر چه میکنم ba sar che mikonam: ابتدا به ساکن در زبان ملکی گالی بشک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میار mayar: پناه بردن در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوش نشین: کسی که به صورت موقت در جایی اسکان د ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کچ koch: تکه سنگ در زبان ملکی گالی بشکرد تکه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پادیغ: سه پایه ای فلزی که معمولا برای گذاش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کتل ketl: کتری در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هجل hajal: اجل در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هجل اوراخ hajal orakh: اجل دور سرش می چرخد در زبان ملکی گا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیچوک گرهن موکن: اخم نکن در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کتنگ کتنگ keteng keteng: اخم وتَخم کردن؛ اخم وتخم چیزی را بر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اراوی: به رخ کشیدن در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شوهاز shuhaz: جستجو در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سووک sowak: سبک در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کهکاچ kohkach: جستجو ، گشتن دنبال چیزی در زبان ملک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اپیرچت apirchet: پرخاش کردن، تو روی کسی پریدن، پخش ش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوش و حلال: ارزانی کسی بودن پیشکش کسی بودن در ز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تهنت tohent: در اثر ضعف / خستگی / بیماری /. . . ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ا خیر گدرنتین a kheyre godarentin: به رغم افایده ی احتمالی چیزی / نیاز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فیسوک fisuk: خیلی ناز و افاده داره. شخص متکبر. د ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ا دیر معلومه a dir malume: وقتی چیزی یا کسی آنقدر واضح و آشکار ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زهره zahra: جرئت ، شهامت ، نترسی در زبان ملکی گ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پغسک poghosk: بوته درخت خرما در زبان ملکی گالی بش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هوش کرت haosh kert: ترسیدن / رمیدن از همه چیز ترسیدن در ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زیبویه نش ziboye nesh: ارزش و اعتبار را از دست دادن از سکه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرگmerg: مرغ در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کروس kerous: خروس در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

په pah: بز در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نریخ narikh: بز نر در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ورون warun: قوچ در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وسک wask: گوساله در زبان ملکی گالی بشکرد

١٠ ماه پیش

مدال‌های اکبر روشنی