دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٥٤٤
رتبه در دیکشنری
٤,٦٠٢
لایک
٥٦
دیسلایک
٨
جدیدترین پیشنهادها
٣ سال پیش
١
پادرم داری، سرف داری، سرواژ مردم بی زمینی که برای اربابان یا مالک کار میکنند . رعیت داری چهرهٔ نرم شدهٔ برده داریست .
٣ سال پیش
٦
پادرم ، عامه ٔ مردم، زیردست، مردمان تابع در لغت، رعیت اسم مصدر است از رعی و رعایة، به معنی چریدن و چرانیدن. در تعریف رعیت به مردم عامه زیردست و فرما ...
٣ سال پیش
٣
بندواش، سگواش، هرز بند واش، آبدوست، علف هرزیست با نام علمی Paspalum distichum" از خانواده گراس ها ( grass ) یا چمن ها ( Poaceae ) یا غلات ( graminae ...
٣ سال پیش
٣
بندواش، سگواش، هرز بند واش، آبدوست، علف هرزیستبا نام علمی Paspalum distichum" از خانواده گراس ها ( grass ) یا چمن ها ( Poaceae ) یا غلات ( graminae ) ...
٣ سال پیش
٢
سراییدن، سرودن، نغمه پردازی ، سخن سرایی ، حرف زدن آدمیان ، دکلمه کردن، آواز خواندن .
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.