دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
١,٨٩٣
رتبه در دیکشنری
١,٨٨٩
لایک
١٣٤
دیسلایک
٢٦
جدیدترین پیشنهادها
١١ ماه پیش
١
In succession. He blinked several times in quick succession.
١ سال پیش
١
Burst somebody's bubble
١ سال پیش
٠
seen or placed as a silhouette. "the old windmill stood out in silhouette against the sky"
١ سال پیش
١
Australian درختان یا بوته هایی که برگ هایشان عطر نعنا متصاعد کند
١ سال پیش
٠
To have some hidden or ulterior meaning, judgment, or intention behind one's words or actions. I didn't mean anything by what I said—I was just mak ...
جدیدترین ترجمهها
١ سال پیش
We turned down their proposal then and there.
١
ما پیشنهاد آنها را بی معطلی رد کردیم.
٢ سال پیش
Why do you burden yourself with your sister's dog?
٢
چرا خودت را با ( کارها و مسئولیت های ) سگ خواهرت به سختی میندازی؟
٣ سال پیش
We have to suck in our bellies for a period.
٢
برای مدتی باید شکم هایمان را جمع کنیم و تو ببریم.
٣ سال پیش
It will take whatever energy we have left to finish on time.
٣
برای آنکه کار را سر وقت تمام کنیم هرچه انرژی برایمان باقی مانده لازم است.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.