تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

the regular period of time when a person can visit their Member of Parliament to ask advice ex: Our MP holds a weekly surgery on Friday morning وقت م ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

The man who won the count مردی که برنده شمارش آرا ( انتخابات ) شد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

The bomb planted in the car بمب، درون خودرو جاسازی شده است. ( کار گذاشته شده است )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

The withdrawal agreement توافقنامۀ خروج ( مثلا برای خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا )