نیرشیرمحمدیان - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

institution: وضع کردن

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be seen: دیده شوی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

be seen: دیده شوی

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

upon: مورد ( چیزی قرار گرفتن )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

upon: مورد ( چیزی قرار گرفتن )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

theories: فرضیات

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rites: قوانین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rites: قوانین

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

art: هستند ( شکل هنری Are )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

art: هستند ( شکل هنری Are )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

institution: وضع کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drawn: وابسته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drawn to: گراییدن به

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drawn to: گراییدن به

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fellow men: هم نوعان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fellow men: هم نوعان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

observe: حساب و کتاب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

journey: مسیر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rebel: تخطی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rebel: تخطی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

govern: نظام

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

govern: نظام

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clergy: راهبان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

clergy: راهبان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

very: Very=خود very existence=خود وجود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tripped me: باعث افتادن کسی شدن .

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tripped me: باعث افتادن کسی شدن .

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

handled: عکس العمل داشتن نسبت به یک موقعیت م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

handled: عکس العمل داشتن نسبت به یک موقعیت م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

varna: اشاره به کاست یا طبقه اجتماعی در هن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

varna: اشاره به کاست یا طبقه اجتماعی در هن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

equanimity: یکسان دلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

legal: فقهی - حقوقی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

work out: تمرین بدنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

feed into: رساندن به

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

attachment: مجذوب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

back from: برگشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

back from: برگشتن

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های نیرشیرمحمدیان