امین معراجی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

first rate: بالاترین کیفیت

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pierce: سوراخ کردن. برای مثال: سوراخ کردن گ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

getting to me: منو اذیت میکنه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

promote success: پیشبرد موفقیت

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

eaten alive: اصطلاح: نابود شدیم. مثال: رفته بودی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eager to demonstrate: علاقه مند به اثبات ( یک موضوع )

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

remain positive: مثبت بمانید ( حتی در شرایط سخت )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

undertow: مربوط به جریانات آب دریاست که میتوا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

you're telling me: used to emphasize that one is alrea ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it just sits around collecting dust: این اصطلاحه. معنی: هرگز ازش استفاده ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

it just sits around collecting dust: این اصطلاحه. معنی: هرگز ازش استفاده ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

just sits around collecting dust: این اصطلاحه. معنی: هرگز ازش استفاده ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tick you off: to make angry or indignant عصبانی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

getting to me: منو اذیت میکنه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

perfectionist: از منظر علم روانشناسی: کمال گرا - ا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

could you please: درخواست محترمانه مشابه است با would ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

could you please: درخواست محترمانه مشابه است با would ...

١١ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amenities: امکانات

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you're all set: همه چیز آماده است

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have you: من از شما اطلاعاتی ثبت دارم که. . .

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

expect the unexpected: . Not be surprised by the usual eve ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

star: ترجمه ابراهیم به معنای ”زل زدن” اشت ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

while i'm at it: :means something like While I have ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

while i'm at it: :means something like While I have ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

where would i find: کجا میتوانم پیدا کنم

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

running a little late: با تاخیر رسیدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

running a little late: با تاخیر رسیدن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

taken lightly: غیر مهم یا غیر جدی گرفته شده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deposit: انباشته

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

refreshment stand: محلی داخل رستوران جهت فروش غذا و تن ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to lead: موجب شدن - هدایت کردن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gratitude toward: قدرشناس بودن نسبت به

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'll just be a second: یکم صبر کن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i'll just be a second: یکم صبر کن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

face myself: خودمو ببخشم

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pierce: سوراخ کردن. برای مثال: سوراخ کردن گ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

double standard: Double standards are unfair. If a t ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

immediate effect: تاثیر بدیهی یا تاثیر آشکار

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arrange catering: ترتیب دادن یا آراستن غذا

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

critical skill: مهارت مهم و اساسی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a real page turner: یک کتاب جذاب واقعی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a real page turner: یک کتاب جذاب واقعی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you bet i do: باهات موافقم

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you bet i do: باهات موافقم

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

power outage: قطعی برق ( در یک منطقه )

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

battery operated light: چراغ قوه باطری خور

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

battery operated light: چراغ قوه باطری خور

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nonperishable: فاسد نشدنی ( دارو - غذا و . . . . )

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pick your brain: pick someone's brain phrase of pick ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pick your brain: pick someone's brain phrase of pick ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pick someone brain: pick someone's brain phrase of pick ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pick someone's brain: pick someone's brain phrase of pick ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

talked me out of it: to prevent ( someone ) from doing ( ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

talked me out of it: to prevent ( someone ) from doing ( ...

١١ ماه پیش

مدال‌های امین معراجی